گنجور

شمارهٔ ۱۲۴

آن چیست که من از تو و عشق تو ندیدم
وان چیست که در هجر تو از تو نشنیدم
احسنت چنین کن همه خون دل من خور
کاخر بگزافت ز جهان بر نگزیدم
رفتی و بر دشمن من خوش بنشستی
آوخ بنمردم من و این نیز بدیدم
اول ز تو و خوی تو عبرت نگرفتم
تا عاقبت از تو بچنین روز رسیدم
دل هم بستد نرگس جادوی تو وانگه
صد حرز فروخواندم و بر خویش دمیدم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن چیست که من از تو و عشق تو ندیدم
وان چیست که در هجر تو از تو نشنیدم
هوش مصنوعی: این چه چیزی است که من از تو و عشق تو هیچ ندیدم و چه چیزهایی است که در دوری تو از تو نشنیدم؟
احسنت چنین کن همه خون دل من خور
کاخر بگزافت ز جهان بر نگزیدم
هوش مصنوعی: خوشا به حالت که چنین می‌کنی، در حالی که من با تمام درد و رنج خود، به خاطر رسیدن به تو از دنیا دل کندم و به تنهایی راضی شدم.
رفتی و بر دشمن من خوش بنشستی
آوخ بنمردم من و این نیز بدیدم
هوش مصنوعی: تو رفتی و با دشمن من خوش و خرم نشستی. آه از من بیچاره که این را نیز دیدم.
اول ز تو و خوی تو عبرت نگرفتم
تا عاقبت از تو بچنین روز رسیدم
هوش مصنوعی: در ابتدا نتوانستم از شخصیت و ویژگی‌های تو درس بگیرم و به همین دلیل به چنین روزی رسیدم که حالا با مشکلاتی مواجه شده‌ام.
دل هم بستد نرگس جادوی تو وانگه
صد حرز فروخواندم و بر خویش دمیدم
هوش مصنوعی: دل به جادو و زیبایی تو سپردم و سپس دعاها و افسون‌ها را خواندم و بر خودم دمیدم.