شمارهٔ ۱۱۳
وصل تو نمی یابم چندانکه همیجویم
خود می نرسم در تو چندانکه همیپویم
با روی تو و خویت روز و شبم اینکارست
دل در تو همی بندم دست از تو نمیشویم
گفتی تو که باری می بین که چه میگوئی
چونین بنماندهم میدان که چه میگویم
خود ننگرد اندرمن زو بوسه طمع دارم
چه ساده دلم الحق تا از که چه میجویم
گرعشق وی آتش شد چونش بدهم برباد
ور چند ببرد آبم خاک قدم اویم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وصل تو نمی یابم چندانکه همیجویم
خود می نرسم در تو چندانکه همیپویم
هوش مصنوعی: هرچقدر که به دنبالت میگردم و تلاش میکنم تا به تو برسم، نمیتوانم به وصالت دست پیدا کنم و هرچقدر هم که در جستجوی تو هستم، نمیتوانم به تو نزدیک شوم.
با روی تو و خویت روز و شبم اینکارست
دل در تو همی بندم دست از تو نمیشویم
هوش مصنوعی: با چهره و زیبایی تو، روز و شب خود را سپری میکنم. دل من به تو وابسته است و هرگز از تو دست نمیکشم.
گفتی تو که باری می بین که چه میگوئی
چونین بنماندهم میدان که چه میگویم
هوش مصنوعی: تو گفتی که چرا اینطور صحبت میکنم، اما من نمیتوانم به سادگی بگویم که در دل چه میگذرد.
خود ننگرد اندرمن زو بوسه طمع دارم
چه ساده دلم الحق تا از که چه میجویم
هوش مصنوعی: به خودم نمی نگرم و از او بوسه میخواهم. چه ساده قلبم! واقعاً نمیدانم از چه کسی چه میخواهم.
گرعشق وی آتش شد چونش بدهم برباد
ور چند ببرد آبم خاک قدم اویم
هوش مصنوعی: اگر عشق او شعلهور شود، اگرچه به باد بروم، اگر آب مرا ببرد، من خاک پای او هستم.