شمارهٔ ۱۰۵
چگونه عاشقی را جان بماند
که چندین روز بی جانان بماند
دریغا جان که رفت اندر سردل
بدل راضی شدم گر جان بماند
زهجرت هر شبی چندان بنالم
کز آه من فلک حیران بماند
ز دیده اشک چندانی برانم
که چرخ از آب سرگردان بماند
ز تو چشم وفا هرگز ندارم
جفا کن تا توانی کان بماند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چگونه عاشقی را جان بماند
که چندین روز بی جانان بماند
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است عاشقی زندگی کند در حالی که چندین روز بدون معشوق باشد؟
دریغا جان که رفت اندر سردل
بدل راضی شدم گر جان بماند
هوش مصنوعی: ای کاش جانم که در دل سردم رفت، اما با این حال راضیام که اگر جانم باقی بماند.
زهجرت هر شبی چندان بنالم
کز آه من فلک حیران بماند
هوش مصنوعی: از دوریات هر شب به حدی میزنم ناله که صدای من باعث حیرت آسمان میشود.
ز دیده اشک چندانی برانم
که چرخ از آب سرگردان بماند
هوش مصنوعی: از چشمانم آنقدر اشک میریزیم که سایهسار آسمان از شناور شدن در آب متوقف شود.
ز تو چشم وفا هرگز ندارم
جفا کن تا توانی کان بماند
هوش مصنوعی: من هرگز از تو انتظار وفا ندارم، پس تا جایی که میتوانی، ستم کن تا این حالت همیشه باقی بماند.