شمارهٔ ۱۰۴
یارب ار تو خوش درآئی چون بود
نی که این از طبع تو بیرون بود
ذره سایه نیارد پیش تو
ور همه خورشید بر گردون بود
از تو دشنامی بجانی میخرم
زانکه دشنام تو هم موزون بود
بی تو اندر آتش دل غرقه ام
زندگانی بی تو زرین به چون بود
در فراقت آب دیده صرف شد
بعد ازین هر قطره کاید خون بود
دوستی با دشمنانم میکنی
مرگ اگر شیرین بود اکنون بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یارب ار تو خوش درآئی چون بود
نی که این از طبع تو بیرون بود
هوش مصنوعی: ای خدا، اگر تو خوش و خرم بیایی، چطور ممکن است که این از طبع و ذات تو بیرون باشد؟
ذره سایه نیارد پیش تو
ور همه خورشید بر گردون بود
هوش مصنوعی: هیچ چیزی نمیتواند در برابر عظمت تو قرار بگیرد، حتی اگر تمام خورشیدهای دنیا دور تو بچرخند.
از تو دشنامی بجانی میخرم
زانکه دشنام تو هم موزون بود
هوش مصنوعی: من از تو به خاطر دشنامی که میدهی دلخور نمیشوم، زیرا این دشنام هم چون بقیه سخنان تو زیبا و موزون است.
بی تو اندر آتش دل غرقه ام
زندگانی بی تو زرین به چون بود
هوش مصنوعی: بدون تو در آتش دل غرق شدم، زندگی بدون تو چگونه میتواند طلاگونه باشد؟
در فراقت آب دیده صرف شد
بعد ازین هر قطره کاید خون بود
هوش مصنوعی: در دوری تو، اشکهای من تمام شد و از این به بعد هر قطرهای که بریزد، به جای آب، خون خواهد بود.
دوستی با دشمنانم میکنی
مرگ اگر شیرین بود اکنون بود
هوش مصنوعی: تو با دشمنان من دوستی میکنی، اگر مرگ میتوانست شیرین باشد، الان باید اینگونه باشد.