گنجور

شمارهٔ ۵۲ - در مدح طغرل شاه سلجوقی

عشقت سوی هر که راه بر گیرد
اول غم تو گواه برگیرد
گر عکس رخت برآسمان افتد
مه وای فضیحتاه بر گیرد
بنمای خود آن چه زنخدان را
تا یوسف راه چاه برگیرد
بگشای چو گل قبای زنگاری
تا لاله ز سر کلاه بر گیرد
مشاطه تست چرخ ازآن هر روز
آیینه خود پکاه بر گیرد
ترسد که از آه عاشقان تو
آیینه چرخ آه برگیرد
گر رنجه شود شبی خیال تو
سوی رهی تو راه بر گیرد
رنجی ز تن ضعیف بردارد
دردی ز دل تباه بر گیرد
لیکن نتواند از سرشک من
الا که ره شناه بر گیرد
دل چون زغمت تسلی جوید
اندیشه مدح شاه بر گیرد
سلطان زمین شه زمان طغرل
کش گردون بارگاه بر گیرد
در موکب او فلک تفاخر را
چتری ز شب سیاه بر گیرد
فرمان وی ا ربحواهد از گردون
این جنبش عمر کاه برگیرد
عدلش پی آن رود که در عالم
رسم بد داد خواه بر گیرد
ای آنکه سخایت ارتفاع کان
هر روز هزار راه بر گیرد
گردون کبودکی دلش آید
کش مثل تو پادشاه برگیرد
این دلق کبود چیست بگذارش
تا خادم خانقاه بر گیرد
مبداء بسلام تو کند خورشید
پهلو چو ز خوابگاه بر گیرد
گر رأی تو بر فلک زند شعله
مه زحمت خود زراه برگیرد
ور خود غلط افتد آفتاب ازوی
خود پرده اشتباه بر گیرد
سیاره ز بهر توتیای چشم
خاک درت از جباه بر گیرد
جود تو همه سؤال بر تابد
عفو تو همه گناه بر گیرد
خشم تو کمر زکوه بگشاید
رأی تو کلف زماه بر گیرد
حلم تو بقوت ثبات خویش
گردون و ومأسواه برگیرد
والله که اگر حساب جود تست
لا از سر لااله بر گیرد
گر عدل تو بر ستم زند بانگی
بیچاره چگونه کاه بر گیرد
طرفه نبود اگر بعدل تو
آتش رمش از گیاه بر گیرد
هر کس که بجاه تو بد اندیشد
دل زود زمال و جاه بر گیرد
با حمله تو عدو کم از کاهست
ور کوه ز جایگاه بر گیرد
در رزم اگرش بجان امان دادی
زان باید کانتباه بر گیرد
شطرنجی اگر چه چربدست آمد
عادت نبود که شاه بر گیرد
تا چرخ مشعبد اندرین حقه
گه بنهد مهره گاه بر گیرد
بادات جهان بکام تا حظی
زین دولت و تاج و گاه بر گیرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشقت سوی هر که راه بر گیرد
اول غم تو گواه برگیرد
هوش مصنوعی: عشق تو چنان قوی است که هر کسی به تو نزدیک شود، نخستین چیزی که در او دیده می‌شود غم تو است.
گر عکس رخت برآسمان افتد
مه وای فضیحتاه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگر تصویر چهره‌ات بر آسمان بیفتد، آن ماه و آسمان از زیبایی تو غافل نمی‌مانند و تحت تاثیر قرار می‌گیرند.
بنمای خود آن چه زنخدان را
تا یوسف راه چاه برگیرد
هوش مصنوعی: به خود نشان بده که چگونه می‌توان با زلف و زیبایی‌ات، دل‌ها را به تسخیر درآوری و با جاذبه‌ات، دیگران را به سوی خود بکشی.
بگشای چو گل قبای زنگاری
تا لاله ز سر کلاه بر گیرد
هوش مصنوعی: بالش را مثل گل باز کن تا لاله از روی کلاه بلند شود.
مشاطه تست چرخ ازآن هر روز
آیینه خود پکاه بر گیرد
هوش مصنوعی: هر روز زیبایی‌ات را مانند آرایشگری که در آینه به خود می‌نگرد، به نمایش می‌گذاری و به خود می‌رسیدی.
ترسد که از آه عاشقان تو
آیینه چرخ آه برگیرد
هوش مصنوعی: دلش نمی‌خواهد که درد و سوز عاشقان تو باعث شود که سرنوشت و تقدیر، نقش خود را تغییر دهد و از انصاف خارج شود.
گر رنجه شود شبی خیال تو
سوی رهی تو راه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگر در شب، خیال تو مرا ناراحت کند، راهی به سوی تو پیدا می‌کنم.
رنجی ز تن ضعیف بردارد
دردی ز دل تباه بر گیرد
هوش مصنوعی: شخصی از رنج و درد جسمی خویش رهایی می‌یابد و از دل‌شکستگی‌ها و غم‌ها برمی‌خیزد.
لیکن نتواند از سرشک من
الا که ره شناه بر گیرد
هوش مصنوعی: اما تنها چیزی که می‌تواند از اشک من برگیرد، فقط مسیری است که به گناهش می‌انجامد.
دل چون زغمت تسلی جوید
اندیشه مدح شاه بر گیرد
هوش مصنوعی: دل هنگامی که از غم تو آرامش می‌جوید، به فکر ستایش شاه می‌افتد.
سلطان زمین شه زمان طغرل
کش گردون بارگاه بر گیرد
هوش مصنوعی: سلطان زمین، یعنی پادشاهی که بر روی زمین حاکم است، به مانند یک فرمانروای بزرگ که دارای قدرت و نفوذ زیادی است، باید بر قله‌ی عظمت و شکوه خود بایستد و برتری‌اش را در زمین نشان دهد.
در موکب او فلک تفاخر را
چتری ز شب سیاه بر گیرد
هوش مصنوعی: در حضور او، آسمان به مانند چتری از شب تیره، بر خودبزرگ‌بینی‌ها و افتخارات می‌پوشاند.
فرمان وی ا ربحواهد از گردون
این جنبش عمر کاه برگیرد
هوش مصنوعی: حکم او بر این است که از آسمان، عمر این حرکت طبیعی کم شود و متوقف گردد.
عدلش پی آن رود که در عالم
رسم بد داد خواه بر گیرد
هوش مصنوعی: خداوند از جانب خود به دنبال برقراری عدالت است و در این مسیر، به کسانی که در دنیا از حق خود دفاع می‌کنند و دادخواه هستند، توجه ویژه‌ای دارد.
ای آنکه سخایت ارتفاع کان
هر روز هزار راه بر گیرد
هوش مصنوعی: ای کسی که بخشش‌ات به بلندی‌های کوه می‌رسد و هر روز هزار راه را در بر می‌گیرد.
گردون کبودکی دلش آید
کش مثل تو پادشاه برگیرد
هوش مصنوعی: آسمان به رنگ آبی‌اش خوشحال است، چون کسی مثل تو که پادشاه است، بر زمین حکومت خواهد کرد.
این دلق کبود چیست بگذارش
تا خادم خانقاه بر گیرد
هوش مصنوعی: این دلق آبی رنگ چیست که بگذارید خادم خانقاه آن را بردارد.
مبداء بسلام تو کند خورشید
پهلو چو ز خوابگاه بر گیرد
هوش مصنوعی: خورشید از خواب بیدار می‌شود و به سمت تو سلام می‌کند، انگار که از کنارت عبور کرده است.
گر رأی تو بر فلک زند شعله
مه زحمت خود زراه برگیرد
هوش مصنوعی: اگر نظر و رای تو به آسمان پرتاب شود، مه (یعنی سختی و مشکلات) به خاطر تو از مسیرش کنار می‌رود.
ور خود غلط افتد آفتاب ازوی
خود پرده اشتباه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگر آفتاب از خود اشتباهی کند، خود پرده‌ای از اشتباه برمی‌دارد.
سیاره ز بهر توتیای چشم
خاک درت از جباه بر گیرد
هوش مصنوعی: به خاطر تو، سیاره‌های آسمان از زیبایی چشمانت به زمین می‌آیند و تو را در آغوش می‌کشند.
جود تو همه سؤال بر تابد
عفو تو همه گناه بر گیرد
هوش مصنوعی: بخشش و سخاوت تو باعث می‌شود که هر سوالی به پاسخ برسد و هر گناهی تحت تأثیر مهربانی‌ات بخشوده شود.
خشم تو کمر زکوه بگشاید
رأی تو کلف زماه بر گیرد
هوش مصنوعی: غضب تو می‌تواند کوه را بشکند و تدبیر تو می‌تواند از زمین برکند.
حلم تو بقوت ثبات خویش
گردون و ومأسواه برگیرد
هوش مصنوعی: خویشتن‌داریت مانند ثبات آسمان را به دوش می‌کشد و سختی‌ها را تحمل می‌کند.
والله که اگر حساب جود تست
لا از سر لااله بر گیرد
هوش مصنوعی: به خدا قسم اگر بخشش و سخاوت تو را حساب کنم، از گفتن "لا اله" که اشاره به نداشتن معبود جز خداست، نیز فراتر می‌رود.
گر عدل تو بر ستم زند بانگی
بیچاره چگونه کاه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگر که عدالت تو فریاد ستم را سر دهد، بیچاره چگونه می‌تواند کاه را بر افرازند؟
طرفه نبود اگر بعدل تو
آتش رمش از گیاه بر گیرد
هوش مصنوعی: عجیب نیست اگر در نتیجه عدل و انصاف تو، آتش عشق از دل گیاه نیز شعله‌ور شود.
هر کس که بجاه تو بد اندیشد
دل زود زمال و جاه بر گیرد
هوش مصنوعی: هر کسی که نسبت به مقام و منزلت تو بدبین باشد، به زودی دلش از احترام و جایگاه تو خالی می‌شود.
با حمله تو عدو کم از کاهست
ور کوه ز جایگاه بر گیرد
هوش مصنوعی: با حمله تو، دشمن چیزی بیشتر از کاه نمی‌شود و اگر هم کوه از جایش حرکت کند.
در رزم اگرش بجان امان دادی
زان باید کانتباه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگر در نبرد به او امان بدهی، باید توجه داشته باشی که او ممکن است به فتنه‌انگیزی و دشمنی برگردد.
شطرنجی اگر چه چربدست آمد
عادت نبود که شاه بر گیرد
هوش مصنوعی: اگرچه کسی در بازی شطرنج مهارت دارد، اما این عادت نیست که شاه خود را به خطر بیندازد یا در معرض خطر قرار دهد.
تا چرخ مشعبد اندرین حقه
گه بنهد مهره گاه بر گیرد
هوش مصنوعی: تا زمانی که در این دنیا (زندگی) چرخ روزگار وجود دارد، گاه مهره‌ای را پایین می‌گذارد و گاه آن را برمی‌دارد.
بادات جهان بکام تا حظی
زین دولت و تاج و گاه بر گیرد
هوش مصنوعی: باد، تو را در دنیا به خوشی و رفاه برساند تا از این نعمت و تاج و مقام بهره‌مند شوی.