گنجور

شمارهٔ ۳۳

زلف تو که شب رَوی ست دایم کارش
گه دزد نهند نام و گه عیّارش
مگذار کزین سان به سر خود گردد
دربندش کن و به خود فرو مگذارش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف تو که شب رَوی ست دایم کارش
گه دزد نهند نام و گه عیّارش
هوش مصنوعی: زلف تو که همانند شب سیاه است، همیشه در حال تغییر و ناپایداری است. گاهی اتفاقاتی می‌افتد که نامش را می‌رباید و گاهی دیگران به تماشای زیبایی‌اش می‌نشینند.
مگذار کزین سان به سر خود گردد
دربندش کن و به خود فرو مگذارش
هوش مصنوعی: اجازه نده که این گونه به مشکلات و دغدغه‌ها گرفتار شود؛ او را محدود کن و نگذار که به خود مشغول بماند.