جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ  ۳۲

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>شد دهر خرف جوان نگیرد عیبش</p></div>
<div class="m2"><p>کز عطر عروسانه بر آمد جیبش</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>بعد از دو سه طهر ریاضت بستان</p></div>
<div class="m2"><p>هر لحظه گلی می شکفد از عینش</p></div></div>

شمارهٔ  ۳۳

شد دهر خرف جوان نگیرد عیبش
کز عطر عروسانه بر آمد جیبش
بعد از دو سه طهر ریاضت بستان
هر لحظه گلی می شکفد از عینش

هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جوانی اشاره می‌کند و می‌گوید که جوانان به عیوب خود توجهی ندارند، زیرا زیبایی و عطر عشق آنها را فراموش کرده است. پس از مدتی تلاش و ریاضت، اوضاع بهبود می‌یابد و هر لحظه زیبایی و گل‌های جدیدی از وجود او شکوفا می‌شود.

شمارهٔ  ۳۱

شمارهٔ  ۳۲

هوش مصنوعی: زمانه خراب شده و جوانان دیگر عیب او را نمی‌گیرند، زیرا بوی خوشی که از عطر عروسانه به مشام می‌رسد، او را محبوب کرده است.

شد دهر خرف جوان نگیرد عیبش

کز عطر عروسانه بر آمد جیبش

هوش مصنوعی: پس از چند ساعت تمرین و مجاهدت در راه ورزش، در هر لحظه زیبایی و شکوفایی تازه‌ای از وجودش نمایان می‌شود.

بعد از دو سه طهر ریاضت بستان

هر لحظه گلی می شکفد از عینش

شمارهٔ ۳۲

اطلاعات

برگردان به زبان ساده