گنجور

شمارهٔ ۴۷

مونس ما ای صبا بجز تو کسی نیست
هم نفسی با تو بجویم نفسی نیست
دیده و دل را چو تازه آب و هوا نیست
بی هوسان را بدین هوا هوسی نیست
مرغ مقیّد ره گریز ندارد
شادی آن بلبلی که در قفسی نیست
چاره همین خاکساری ست گیا را
چون که به سرو بلند دسترسی نیست
پایه زلفت رسیده است به جایی
کز سر او تا به آفتاب بسی نیست
خسته چو در چشمت آید آب فروبار
کم ز خسی گشته است و کم ز خسی نیست
تا غم تو غمگسار هیچ کسانست
هیچ کسی غمگسار هیچ کسی نیست
قافله سالار به پیش می رود، امّا
نیست به هر گام او که باز پسی نیست
زان شکرستان جلال دور نگردد
طوطی شکرشکن کم از مگسی نیست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مونس ما ای صبا بجز تو کسی نیست
هم نفسی با تو بجویم نفسی نیست
هوش مصنوعی: ای نسیم خوش، مونس ما جز تو کسی نیست. نمی‌توانم همدمی با تو پیدا کنم که هم‌نفس باشد.
دیده و دل را چو تازه آب و هوا نیست
بی هوسان را بدین هوا هوسی نیست
هوش مصنوعی: چشم و دل وقتی تازه و شاداب نیستند، کسانی که هوس ندارند نیز در این جو، تمایلی به هیچ چیز ندارند.
مرغ مقیّد ره گریز ندارد
شادی آن بلبلی که در قفسی نیست
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که در قید و بند است، نمی‌تواند راه فرار داشته باشد. شادی آن بلبل که در قفس نیست، به مراتب بیشتر است.
چاره همین خاکساری ست گیا را
چون که به سرو بلند دسترسی نیست
هوش مصنوعی: در این جهان، بهترین راه حل برای گیاهان این است که به خاک humble و متواضع خود برگردند، زیرا نمی‌توانند به بلندای سرو دست پیدا کنند.
پایه زلفت رسیده است به جایی
کز سر او تا به آفتاب بسی نیست
هوش مصنوعی: زلف تو به جایی رسیده که از سر آن تا آفتاب فاصله زیادی وجود دارد.
خسته چو در چشمت آید آب فروبار
کم ز خسی گشته است و کم ز خسی نیست
هوش مصنوعی: وقتی که در چشمان تو، آب چشمی به نظر برسد، بدان که دل من از غم و غصه به پایان رسیده و هرگز از غم بی‌نیاز نخواهد شد.
تا غم تو غمگسار هیچ کسانست
هیچ کسی غمگسار هیچ کسی نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که غم تو برای کسی تسلی‌بخش است، هیچ کس نمی‌تواند در غم کسی دیگر تسلی‌بخش باشد.
قافله سالار به پیش می رود، امّا
نیست به هر گام او که باز پسی نیست
هوش مصنوعی: کاروان رهبری به جلو می‌رود، اما به ازای هر قدمی که برمی‌دارد، بازگشتی وجود ندارد.
زان شکرستان جلال دور نگردد
طوطی شکرشکن کم از مگسی نیست
هوش مصنوعی: از آن باغ شیرین و خوشبو، طوطی خوش‌صدایی که شکر می‌شکند، هیچ‌گاه دور نمی‌شود و از مگس هم هیچ‌چیزی کمتر نیست.