شمارهٔ ۳۲
برادران و عزیزان! نگار من اینست
بت سیمن بر سیمین عذار من اینست
کسی که ناله زیرم شنید و گریه زار
نکرد رحم بر احوال زار من اینست
به نوبهار مکن دعوتم به لاله و گل
از آن جهت که گل و نوبهار من اینست
بهل که در طلبش روزگار بگذارم
که از جهان شرف روزگار من اینست
مرا سری ست که در پای دوست خواهم باخت
اگر به پرسشم آید نثار من اینست
مرا تو توبه مده زانکه بشکنم ناچار
که رسم توبه نااستوار من اینست
ز من مپرس که تا چند خون دل باری
که خوی مردمک اشکبار من اینست
مرا مگو که مده اختیار خویش به یار
که خود ز هر دو جهان اختیار من اینست
چو کار من به خلل شد ملامتم مکنید
که موجب خلل کار و بار من اینست
جز آستان تو گر باغ جنّت است مرا
قرار نیست که دارالقرار من اینست
چو خاک بر در تو خوار مانده است جلال
بر آستانه تو اعتبار من اینست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برادران و عزیزان! نگار من اینست
بت سیمن بر سیمین عذار من اینست
هوش مصنوعی: برادران و عزیزان! معشوقهی من، این بت زیبا و دلربا است که بر صورت نقرهای من نمایان شده است.
کسی که ناله زیرم شنید و گریه زار
نکرد رحم بر احوال زار من اینست
هوش مصنوعی: اگر کسی صدای نالهام را شنید و برایم اشکی نریخت، نشان میدهد که به حال زار من رحم نکرده است.
به نوبهار مکن دعوتم به لاله و گل
از آن جهت که گل و نوبهار من اینست
هوش مصنوعی: در بهار نباید از من دعوت به لاله و گل کنی، زیرا گل و بهار واقعی من این است که در درونم جریان دارد.
بهل که در طلبش روزگار بگذارم
که از جهان شرف روزگار من اینست
هوش مصنوعی: بیخیال، بگذار تا مدتها به دنبال او بگردم، زیرا ارزش و مقام من در این دنیا به خاطر اوست.
مرا سری ست که در پای دوست خواهم باخت
اگر به پرسشم آید نثار من اینست
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که همه چیزم را برای دوست هزینه کنم، و اگر او به سوال من پاسخ دهد، این بهترین هدیه من خواهد بود.
مرا تو توبه مده زانکه بشکنم ناچار
که رسم توبه نااستوار من اینست
هوش مصنوعی: مرا به توبه کردن مجبور نکن، زیرا میدانم که نمیتوانم به آن عمل کنم، زیرا من به طرز خاصی نمیتوانم راست بمانم.
ز من مپرس که تا چند خون دل باری
که خوی مردمک اشکبار من اینست
هوش مصنوعی: از من نپرس که تا کی باید رنج ببرم و دلم را بسوزانم، زیرا این شرایط و حالتى که دارم، نتیجه واقعی و عمیق احساساتم است.
مرا مگو که مده اختیار خویش به یار
که خود ز هر دو جهان اختیار من اینست
هوش مصنوعی: به من نگو که اختیار خود را به دیگری بسپار؛ زیرا من انتخاب و اختیار خود را از هر دو جهان در دستان خود دارم.
چو کار من به خلل شد ملامتم مکنید
که موجب خلل کار و بار من اینست
هوش مصنوعی: وقتی کارم به مشکل میخورد، لطفاً مرا سرزنش نکنید، زیرا دلیل این مشکلات خود من هستم و این وضعیت ناشی از شرایطی است که من در آن قرار دارم.
جز آستان تو گر باغ جنّت است مرا
قرار نیست که دارالقرار من اینست
هوش مصنوعی: جز از درگاه تو، هیچ جای دیگری برای من آرامش و قرار نیست؛ بهشت اگر هم باشد، باز من در آن راضی نیستم چون مکان آرامش واقعی من فقط پیش توست.
چو خاک بر در تو خوار مانده است جلال
بر آستانه تو اعتبار من اینست
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه من در برابر تو هیچ اهمیتی ندارم و مانند خاکی بیارزش به حساب میآیم، عظمت و شکوه تو در واقعیت حقیقتی روشن است. اعتبار و ارزش من تنها در سایه وجود تو است.