گنجور

شمارهٔ ۳۰

چو سلطان فلک را بار بشکست
مه من ماه را بازار بشکست
ز شادُرْوان چو گل بیرون خرامید
ز حسرت در دل گل خار بشکست
شب تاریک شد چون روز روشن
چو سنبل در گل فرخار بشکست
به لب یاقوت را خون در دل افکند
به رخ خورشید را مقدار بشکست
کمر بربست و سرو از پا درافتاد
کله بنهاد و بدر انوار بشکست
ز رعنا پیشگی بر قرص خورشید
سر زنجیر عنبربار بشکست
به دور نرگس باده پرستش
درِ خم خانه خمّار بشکست
به خون اشک رندان خرابات
خمار نرگس خونخوار بشکست
سر ناموس عیّاران شبرو
به چین طرّه عیّار بشکست
فراوان توبه پرهیزکاران
که آن جادوگر بیمار بشکست
جلال از توبه کردن کرد توبه
که توبت کرد و دیگربار بشکست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو سلطان فلک را بار بشکست
مه من ماه را بازار بشکست
هوش مصنوعی: وقتی که سلطان آسمان، بار خود را شکست، ماه من به بازار آمد و خود را نشان داد.
ز شادُرْوان چو گل بیرون خرامید
ز حسرت در دل گل خار بشکست
هوش مصنوعی: وقتی گل شاداب و زیبا از میان شاخ و برگها بیرون آمد و به زیبایی خود ادامه داد، آن‌چنان دل دیگران را برداشت که حسرت و حسودی در دل آن‌ها ایجاد شد و در پی آن، خار درد و غم از دل گلی دیگر شکسته شد.
شب تاریک شد چون روز روشن
چو سنبل در گل فرخار بشکست
هوش مصنوعی: شب تاریک به روشنی روز و روشنایی شگرفی تبدیل شد، مانند سنبله‌ای که در لابلای گل‌های زیبا شکوفا شده است.
به لب یاقوت را خون در دل افکند
به رخ خورشید را مقدار بشکست
هوش مصنوعی: یاقوت بر لب‌ها حالت خونینی داشت و این نشان می‌دهد که او خیلی غمگین و ناراحت بود. همچنین در چهره‌اش، نوری مانند نور خورشید وجود داشت که کم‌کم محو می‌شد.
کمر بربست و سرو از پا درافتاد
کله بنهاد و بدر انوار بشکست
هوش مصنوعی: او کمر خود را محکم کرد و به طور ناگهانی از پا افتاد. سپس سرش را پایین آورد و در پرتو نور شکسته شد.
ز رعنا پیشگی بر قرص خورشید
سر زنجیر عنبربار بشکست
هوش مصنوعی: ز زیبایی و جلوه خاص او، آفتاب از شدت روشنی و درخششش به زنجیری از سنگین‌ترین عطرها شکسته است.
به دور نرگس باده پرستش
درِ خم خانه خمّار بشکست
هوش مصنوعی: در اطراف نرگس که به باده عشق می‌ورزد، در ورودی خانه‌ی شراب‌فروشی به خاطر این عشق شکسته شد.
به خون اشک رندان خرابات
خمار نرگس خونخوار بشکست
هوش مصنوعی: چشم‌های پر از اشک و غم عاشقان در میخانه، خواب را از چشمان افسون شده‌ی نرگس زیبا گرفت.
سر ناموس عیّاران شبرو
به چین طرّه عیّار بشکست
هوش مصنوعی: عبارت به توصیف یک صحنه از شب و زیبایی‌های آن می‌پردازد. در اینجا به نظر می‌رسد که فردی در حال مشاهده‌ی حیرت‌انگیزی است که شاید به معنای لطافت و جذابیت شب و زیبایی آن باشد. اشاره به "طره" به معنای زلف یا موهایی است که در این فضا به طرز خاصی جلوه کرده‌اند و در واقع زیبایی‌هایی را به تصویر می‌کشد که بی‌نظیر و شگفت‌انگیز است. این تصویر خلق شده نشان‌دهنده‌ی شکوه و زیبایی‌های طبیعی است که توجه بیننده را جلب می‌کند.
فراوان توبه پرهیزکاران
که آن جادوگر بیمار بشکست
هوش مصنوعی: بسیاری از توبه‌کاران وجود دارند که موفق شدند بر مشکلات و موانع غلبه کنند و مشکلات خود را کنار بگذارند.
جلال از توبه کردن کرد توبه
که توبت کرد و دیگربار بشکست
هوش مصنوعی: جلال از توبه کردن بازگشت، ولی با توبه‌اش آن را شکست و دیگر نتوانست به آن بازگردد.