گنجور

شمارهٔ ۲۷۳

هر کجا بشکفد گلستانی
نبود بی هزار دستانی
دل سوزانم از خم زلفت
همچو شمعی ست در شبستانی
خال عنبر بر آن کناره روی
همچو زاغی ست در گلستانی
در سرم تا هوای زلف تو خاست
نیست ما را سری و سامانی
بوالعجب حالتی که می ورزد
عشق آشفته پریشانی
من به وصل تو کی رسم، لیکن
تا بود جهد می کنم جانی
بر لب دجله کی توان دانست
حالت تشنه در بیابانی ؟
هر نصیبی رسد به درویشی
چون کریمی بگسترد خوانی
آخر ای ابر رحمت ایزد
بر سر ما ببار بارانی
هست شعر جلال سحر، ولی
نیست اندر جهان سخندانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کجا بشکفد گلستانی
نبود بی هزار دستانی
هوش مصنوعی: هر جا که باغی شکوفا و زیبا باشد، بدون تلاش و زحمت بسیار نمی‌توان به آن رسید.
دل سوزانم از خم زلفت
همچو شمعی ست در شبستانی
هوش مصنوعی: دل تنگ و آشفته‌ام به خاطر زلف‌های تو، مثل شمعی در یک شب تاریک می‌درخشد.
خال عنبر بر آن کناره روی
همچو زاغی ست در گلستانی
هوش مصنوعی: خال عنبر بر آن کناره، همچون زاغی که در گلستانی نشسته است. این عبارت به زیبایی بوی خوش و جذابیت را در مقایسه با پرنده‌ای سیاه در محیطی رنگارنگ و خوشبو توصیف می‌کند.
در سرم تا هوای زلف تو خاست
نیست ما را سری و سامانی
هوش مصنوعی: وقتی که در دل من آرزوی زلف تو بیدار می‌شود، هیچ آرامش و ثباتی ندارم.
بوالعجب حالتی که می ورزد
عشق آشفته پریشانی
هوش مصنوعی: عشق حالتی شگفت‌انگیز و پر از درد و دلهره به انسان می‌دهد که دل و ذهن را درگیر می‌کند.
من به وصل تو کی رسم، لیکن
تا بود جهد می کنم جانی
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چه زمانی به وصال تو خواهم رسید، اما تا آن موقع تلاشم را انجام می‌دهم و جانم را فدای این عشق می‌کنم.
بر لب دجله کی توان دانست
حالت تشنه در بیابانی ؟
هوش مصنوعی: در کنار دجله، چگونه می‌توان اوضاع آدم تشنه‌ای را در بیابانی درک کرد؟
هر نصیبی رسد به درویشی
چون کریمی بگسترد خوانی
هوش مصنوعی: هر چیزی که به درویشی برسد، مانند یک بخشنده بزرگ، آن را در زندگی خود به اشتراک می‌گذارد و سفره‌ای فراخ برای دیگران می‌گستراند.
آخر ای ابر رحمت ایزد
بر سر ما ببار بارانی
هوش مصنوعی: ای ابر رحمت خدا، بر ما ببار و باران فرود آور.
هست شعر جلال سحر، ولی
نیست اندر جهان سخندانی
هوش مصنوعی: شعر زیبای جلال سحر وجود دارد، اما در دنیا کسی نیست که به خوبی از آن بهره‌برداری کند یا به اوج سخنوری برسد.