گنجور

شمارهٔ ۲۵۴

من کِیَم، بر آستانت خستهٔ بیچاره‌ای
عاشقی سرگشته‌ای از خان و مان آواره‌ای
نیست دلجویی که جوید خاطر دل‌خسته‌ای
نیست دمسازی که سازد چارهٔ بیچاره‌ای
چشم خونبارم اگر بر کوه خون‌افشان کند
لاله خونین بروید از دل هر خاره‌ای
گر شکنج زلف عنبربار بگشایی ز هم
صد دل گم گشته یابی بسته بر هر تاره‌ای
بخت آنم نیست کز نزدیک بینم روی تو
می‌کنم از دور در صنع خدا نظّاره‌ای
آنکه رخسارش چو گل رنگین بود کی غم خورد
گر به خوناب جگر رنگین شود رخساره‌ای
سوخت صد جان شعله عشق تو چون جان جلال
زان که بتوان سوخت صد خرمن به آتش پاره‌ای

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من کِیَم، بر آستانت خستهٔ بیچاره‌ای
عاشقی سرگشته‌ای از خان و مان آواره‌ای
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم، در کنار درگاه تو که خسته و بیچاره‌ام، عاشقی گم‌کرده که از خانه و زندگیش دور افتاده‌است.
نیست دلجویی که جوید خاطر دل‌خسته‌ای
نیست دمسازی که سازد چارهٔ بیچاره‌ای
هوش مصنوعی: هیچ کس نیست که دلbroken را تسکین دهد و هیچ همراهی وجود ندارد که راه حلی برای کسی که در عذاب است، پیدا کند.
چشم خونبارم اگر بر کوه خون‌افشان کند
لاله خونین بروید از دل هر خاره‌ای
هوش مصنوعی: چشمانم پر از اشک و غم است، اگر بر کوه‌های تیره و غم‌انگیز نگاهی بیندازم، گل‌های لاله‌ای که رنگ خون دارند، از دل هر خار و درد بیرون می‌آید.
گر شکنج زلف عنبربار بگشایی ز هم
صد دل گم گشته یابی بسته بر هر تاره‌ای
هوش مصنوعی: اگر زلف معطر و پیچیده‌ات را باز کنی، از هر تار موی آن صد دل گم‌شده پیدا می‌شود.
بخت آنم نیست کز نزدیک بینم روی تو
می‌کنم از دور در صنع خدا نظّاره‌ای
هوش مصنوعی: بخت من یار نیست که از نزدیک بتوانم چهره‌ات را ببینم، بنابراین از دور به مخلوقات خداوند نگاه می‌کنم.
آنکه رخسارش چو گل رنگین بود کی غم خورد
گر به خوناب جگر رنگین شود رخساره‌ای
هوش مصنوعی: کسی که صورتش مانند گل زیبا و رنگین است، چرا باید غمگین باشد اگر هم دلش با غم و درد پر شود؟
سوخت صد جان شعله عشق تو چون جان جلال
زان که بتوان سوخت صد خرمن به آتش پاره‌ای
هوش مصنوعی: عشق تو به شدت و عمق فراوانی است که حتی اگر صد جان را بسوزاند، باز هم ارزشش را دارد. جلال و زیبایی تو به اندازه‌ای است که می‌تواند حتی یک خرمن بزرگ را با یک ذره آتش نابود کند.