گنجور

شمارهٔ ۲۴۵

قدحی نوش کن و جرعه به مخموران ده
نوشدارو ز لب لعل به رنجوران ده
تا رود عافیت مردم مستور به باد
خبر مستی آن غمزه به مستوران ده
گفته ای هر که کشد هجر به وصلم برسد
ای صبا! لطف کن این مژده به مهجوران ده
دل ما گرم و هوا گرم و بیابان در پیش
شربتی سرد اگرت هست به محروران ده
دیده یک لحظه مدار از رخ خوبان خالی
چشم را روشنی از طلعت منظوران ده
شب ما تیره شد ای ماه دل افروز برآی
نور رویت به شب تیره بی نوران ده
به گدایی درت نام برآورد جلال
منصب سلطنت وصل به مشهوران ده

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قدحی نوش کن و جرعه به مخموران ده
نوشدارو ز لب لعل به رنجوران ده
هوش مصنوعی: یک جام بنوش و جرعه‌ای به مست‌ها بده، دارویی از لبان سرخ به بیماران بده.
تا رود عافیت مردم مستور به باد
خبر مستی آن غمزه به مستوران ده
هوش مصنوعی: تا زمانی که خوشی و آرامش مردم پنهان به فنا برود، خبر شادابی و زیبایی آن چشمک به پنهان‌کاران بده.
گفته ای هر که کشد هجر به وصلم برسد
ای صبا! لطف کن این مژده به مهجوران ده
هوش مصنوعی: گفته‌ای هر کس که به خاطر جدایی، صبر کند و تحمل داشته باشد، به وصال و در کنار محبوبش خواهد رسید. ای باد صبا! لطفاً این خبر خوش را به کسانی که از معشوق دورند، برسان.
دل ما گرم و هوا گرم و بیابان در پیش
شربتی سرد اگرت هست به محروران ده
هوش مصنوعی: دل ما شاد و هوا گرم است و بیابانی در پیش رو داریم. اگر شربتی سرد برایش هست، به تشنگان بده.
دیده یک لحظه مدار از رخ خوبان خالی
چشم را روشنی از طلعت منظوران ده
هوش مصنوعی: چشم‌های خود را برای یک لحظه هم از چهره زیبا و دلخواهان دور نکن؛ زیرا روشنی و روشنی‌ات را از چهره آن‌ها می‌گیری.
شب ما تیره شد ای ماه دل افروز برآی
نور رویت به شب تیره بی نوران ده
هوش مصنوعی: شب ما به شدت تاریک و غم‌انگیز شده است، ای ماه زیبای دل‌افزا، نور رویت را در این شب تاریک به ما ارزانی‌دار.
به گدایی درت نام برآورد جلال
منصب سلطنت وصل به مشهوران ده
هوش مصنوعی: گدایان در برابر درِ تو با افتخار نام و جایگاه تو را ذکر می‌کنند و به همین خاطر، مقام سلطنت و اعتبار تو به مشهورترین مردم متصل شده است.