گنجور

شمارهٔ ۲۳۷

گر عاقلی در عشق او، دیوانه شو دیوانه شو
ور هوش داری زودتر مستانه شو مستانه شو
مستی چشم یار بین مستی گزین مستی گزین
زنجیر زلف او بگیر دیوانه شو دیوانه شو
گر عاشقی زو غم مخور وز آتش عشقش گذر
پس پیش شمع روی او پروانه شو پروانه شو
رویی مبین جز روی او ، سویی مشو جز سوی او
گر می شوی در کوی او مردانه شو مردانه شو
گر مرد عشقی مردسان بیرون نِه از خانه قدم
ور مرد عشقش نیستی با خانه شو با خانه شو
از خودپرستان در گذر با بی خودان پیوند کن
در قعر بحر بی خودی دُردانه شو دُردانه شو
از مخزن شمس الضّحی این قفل ظلمت برگشا
وآنگه کلید عشق را دندانه شو دندانه شو
خواهی که گردی چون جلال از آشنایان درش
یکبارگی از خویشتن بیگانه شو بیگانه شو

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر عاقلی در عشق او، دیوانه شو دیوانه شو
ور هوش داری زودتر مستانه شو مستانه شو
هوش مصنوعی: اگر عقل و خردی در عشق او داری، پس به دیوانگی بپرداز. اگر هم حواست جمع است، سریع‌تر به حالت شیدایی و مستی درآ.
مستی چشم یار بین مستی گزین مستی گزین
زنجیر زلف او بگیر دیوانه شو دیوانه شو
هوش مصنوعی: درخشش و زیبایی چشمان محبوب را ببین و خود را غرق در آن کن. از این حال و هوا لذت ببر و به زنجیرهای زلف او وابسته شو. به دیوانگی عشق او تن بده و از آن لذت ببر.
گر عاشقی زو غم مخور وز آتش عشقش گذر
پس پیش شمع روی او پروانه شو پروانه شو
هوش مصنوعی: اگر عاشق او هستی، نگران نباش و از آتش عشقش نترس. پس مانند پروانه‌ای به سوی شمع زیبایی‌اش پرواز کن و سراسر وجودت را به عشق او بسپار.
رویی مبین جز روی او ، سویی مشو جز سوی او
گر می شوی در کوی او مردانه شو مردانه شو
هوش مصنوعی: تنها به او نگاه کن و از هیچ‌کس دیگری روی برمگردان. اگر به سمت او می‌روی، با دل و جرأت برو و شجاعانه رفتار کن.
گر مرد عشقی مردسان بیرون نِه از خانه قدم
ور مرد عشقش نیستی با خانه شو با خانه شو
هوش مصنوعی: اگر مرد عشق هستی، از خانه بیرون بیا و قدم بردار. و اگر عاشق عشق نیستی، در خانه بمان و با خانه‌ی خود باش.
از خودپرستان در گذر با بی خودان پیوند کن
در قعر بحر بی خودی دُردانه شو دُردانه شو
هوش مصنوعی: به افرادی که فقط در فکر خود هستند، اهمیت نده و با کسانی که به حقیقت نزدیک‌ترند، ارتباط برقرار کن. در عمق دریاچه‌ی نابودی خودخواهی، به گوهر گرانبها تبدیل شو.
از مخزن شمس الضّحی این قفل ظلمت برگشا
وآنگه کلید عشق را دندانه شو دندانه شو
هوش مصنوعی: از ذخیره نور و روشنی دل، قفل تاریکی را باز کن. سپس، کلید عشق را به دندان بگیر و آماده‌ی ورود به آن شو.
خواهی که گردی چون جلال از آشنایان درش
یکبارگی از خویشتن بیگانه شو بیگانه شو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مانند جلال و شکوه آشنایان باشی، یک بار با خودت بیگانه شو و از خودت دوری کن.