گنجور

شمارهٔ ۲۱۹

مکن وز مهربانان رو مگردان
مرا آشفته چون گیسو مگردان
گره در چین پیشانی میفکن
شکن در گوشه ابرو مگردان
ز تاریکی مکن روز مرا شب
به باریکی مرا چون مو مگردان
مرا از جمله عالم روی در تست
تو از من رو به دیگر سو مگردان
از آن چوگان که داری بر سر دوش
ازین سانم به سر چون گو مگردان
جگر خون است و چشمت تا کی آخر
چنین بیمار را بدخو مگردان
مرا در جست و جوی خود ازین سان
بسان باد در هر کو مگردان
جلال ار صادقی در عشق بازی
ز پیش تیرباران رو مگردان

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن وز مهربانان رو مگردان
مرا آشفته چون گیسو مگردان
هوش مصنوعی: از مهربانان دور نشو و مرا ترک نکن. مانند گیسوی آشفته، دلم را هم آشفته مکن.
گره در چین پیشانی میفکن
شکن در گوشه ابرو مگردان
هوش مصنوعی: توی چین‌های پیشانی‌ات نگرانی نباشه، و به ابروهایت هم هیچ نگاهی نکن.
ز تاریکی مکن روز مرا شب
به باریکی مرا چون مو مگردان
هوش مصنوعی: از تاریکی‌ها و مشکلات زندگی، روزهای خوبم را تحت تأثیر قرار نده، و مرا درگیر سختی‌ها و تنگناها نکن.
مرا از جمله عالم روی در تست
تو از من رو به دیگر سو مگردان
هوش مصنوعی: من جزئی از این جهان هستم و تو تمام وجود من هستی؛ لطفاً به من پشت نکن و نگاهت را به سمت دیگری نبر.
از آن چوگان که داری بر سر دوش
ازین سانم به سر چون گو مگردان
هوش مصنوعی: از چوب چوگانی که بر دوشت داری، به این صورت من هم بر سر دارم. پس چرا مرا به سمت دیگری نبر؟
جگر خون است و چشمت تا کی آخر
چنین بیمار را بدخو مگردان
هوش مصنوعی: دل شاده و دلم خون است و چشمانت تا کی می‌خواهی این بیمار را در گمراهی نگه‌داری؟
مرا در جست و جوی خود ازین سان
بسان باد در هر کو مگردان
هوش مصنوعی: مرا در پی خود این گونه نگردان که مثل باد در هر کوچه و خیابان در حال حرکت است.
جلال ار صادقی در عشق بازی
ز پیش تیرباران رو مگردان
هوش مصنوعی: اگر در عشق، جلال و صداقت دارا هستی، پس در برابر تیرهای انتقاد و مشکلات، پشت نکن و دور نشو.