شمارهٔ ۲۱۰
دادیم بسی جان و به جانان نرسیدیم
در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم
در ظلمت اندوه بسی تشنه بگشتیم
روزی به لب چشمه حیوان نرسیدیم
بس سال که در بادیه عشق برفتیم
شد عمر به پایان و به پایان نرسیدیم
گفتند به جانان رسی ار بگذری از جان
از جان بگذشتیم و به جانان نرسیدیم
یاران و رفیقان همه از پیش برفتند
ما خسته بماندیم و به ایشان نرسیدیم
آن مورچه ماییم که در پای سواران
ماندیم و به درگاه سلیمان نرسیدیم
شد هر که همی خواست به مهمانی مقصود
جز ما که به دریوزه مهمان نرسیدیم
گفتیم به قربانش رسیم ار برسد عید
در عید رسیدیم و به قربان نرسیدیم
مانند جلال اکثر اوقات بگشتیم
چون باد و بدان سرو خرامان نرسیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دادیم بسی جان و به جانان نرسیدیم
در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما جانهای زیادی را فدای عشق کردیم، اما به معشوق نرسیدیم. در حالی که در عذاب و درد بودیم، هیچگاه به آرامش و درمان دست نیافتیم.
در ظلمت اندوه بسی تشنه بگشتیم
روزی به لب چشمه حیوان نرسیدیم
هوش مصنوعی: در دل تاریکی و اندوه، روزگاری را با thirst زیاد سپری کردیم، اما به لب چشمه حیات و زندگی نرسیدیم.
بس سال که در بادیه عشق برفتیم
شد عمر به پایان و به پایان نرسیدیم
هوش مصنوعی: سالهای زیادی را در جستجوی عشق سپری کردیم، اما از عمر ما گذشت و هنوز به مقصد نرسیدیم.
گفتند به جانان رسی ار بگذری از جان
از جان بگذشتیم و به جانان نرسیدیم
هوش مصنوعی: گفتند اگر از جان خود بگذریم، به معشوق خواهیم رسید، اما ما جان خود را فدای او کردیم و هنوز به او نرسیدیم.
یاران و رفیقان همه از پیش برفتند
ما خسته بماندیم و به ایشان نرسیدیم
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان همه از کنار ما رفتند و ما به حالت خستگی و دلتنگی باقی ماندیم و نتوانستیم به آنها برسیم.
آن مورچه ماییم که در پای سواران
ماندیم و به درگاه سلیمان نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما مثل آن مورچهای هستیم که در زیر پاهای سواران ماندهایم و نتوانستهایم به جایگاهی مهم و بزرگ مانند درگاه سلیمان برسیم.
شد هر که همی خواست به مهمانی مقصود
جز ما که به دریوزه مهمان نرسیدیم
هوش مصنوعی: هرکسی به مهمانی خواسته شده، جز ما که به عنوان درویش و بینوا نتوانستیم به آنجا برسیم.
گفتیم به قربانش رسیم ار برسد عید
در عید رسیدیم و به قربان نرسیدیم
هوش مصنوعی: ما گفتیم اگر روز عید بیاید، به قربان معشوق میرسیم، اما روز عید آمد و ما نتوانستیم به معشوق برسیم.
مانند جلال اکثر اوقات بگشتیم
چون باد و بدان سرو خرامان نرسیدیم
هوش مصنوعی: در بیشتر اوقات مانند جلال و شکوه در حال حرکت بودیم، اما نتوانستیم به آن درخت سرو زیبای خرامان برسیم.