گنجور

شمارهٔ ۱۸۰

دوش می‌رفت و آه می‌کردم
در پی او نگاه می‌کردم
سرو من می‌چمید و من خود را
خاک ره چون گیاه می‌کردم
هردم از خون دیده در پی او
قاصدی را به راه می‌کردم
ناوک غمزه بر دلم می‌زد
من دل خسته آه می‌کردم
شب همه شب ز دود سینه خویش
سرمه در چشم ماه می‌کردم
خون دل تا به روز می‌خوردم
ناله تا صبحگاه می‌کردم
در دل آوردم آن رخ و گویی
یوسفی را به چاه می‌کردم
گریه می‌کردم و به حالت خویش
خنده هم گاه‌گاه می‌کردم
آفتابم به صبح باز آمد
کانتظارش پگاه می‌کردم
یافتم عاقبت مهی کاو را
طلبش سال و ماه می‌کردم
اگر او بازپس نمی‌آمد
عالمی را سیاه می‌کردم
گرچه تقصیر ما گذشت از حد
کرمش عذر خواه می‌کردم
پس ازین وقت توبت است جلال
پیش ازین گر گناه می‌کردم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش می‌رفت و آه می‌کردم
در پی او نگاه می‌کردم
هوش مصنوعی: دیشب او می‌رفت و من در حسرت او آه می‌کشیدم و به او نگاه می‌کردم.
سرو من می‌چمید و من خود را
خاک ره چون گیاه می‌کردم
هوش مصنوعی: سرو من در حال درخشش و زیبایی بود و من خودم را همچون گیاهی در مسیر او می‌انداختم و به او تقدیم می‌کردم.
هردم از خون دیده در پی او
قاصدی را به راه می‌کردم
هوش مصنوعی: هر لحظه از اشک چشمانم برای او پیامبری را به راه می‌انداختم.
ناوک غمزه بر دلم می‌زد
من دل خسته آه می‌کردم
هوش مصنوعی: چشم نازک تو همچون تیر به دل من می‌زد و من از درد عشق، به حالتی ناامیدانه نفس می‌کشیدم.
شب همه شب ز دود سینه خویش
سرمه در چشم ماه می‌کردم
هوش مصنوعی: در شب‌های پی در پی، به خاطر دلهره و غم خود، به چشمان ماه جلوه‌ای می‌دادم و چشمانم را با دودی که از سینه‌ام برمی‌خاست، سیاه می‌کردم.
خون دل تا به روز می‌خوردم
ناله تا صبحگاه می‌کردم
هوش مصنوعی: من با درد و رنج زیادی تا سر صبح صدا زدم و ناله کردم.
در دل آوردم آن رخ و گویی
یوسفی را به چاه می‌کردم
هوش مصنوعی: در دل به یاد آن چهره‌ و زیبایی چون یوسف افتادم و انگار که او را به چاه می‌انداختم.
گریه می‌کردم و به حالت خویش
خنده هم گاه‌گاه می‌کردم
هوش مصنوعی: در حالی که اشک می‌ریختم، گاهی هم به وضعیت خودم می‌خندیدم.
آفتابم به صبح باز آمد
کانتظارش پگاه می‌کردم
هوش مصنوعی: به صبح برگشتم و دوباره به انتظار خورشید نشستم که در انتظارش بودم.
یافتم عاقبت مهی کاو را
طلبش سال و ماه می‌کردم
هوش مصنوعی: سرانجام بعد از سال‌ها تلاش و جستجو، به آن کسی که دنبالش بودم، رسیدم.
اگر او بازپس نمی‌آمد
عالمی را سیاه می‌کردم
هوش مصنوعی: اگر او بازنگردد، من دنیا را به تاریکی می‌کشیدم.
گرچه تقصیر ما گذشت از حد
کرمش عذر خواه می‌کردم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه خطای ما از حد بخشش او فراتر رفته، من همچنان عذرخواهی می‌کردم.
پس ازین وقت توبت است جلال
پیش ازین گر گناه می‌کردم
هوش مصنوعی: از این به بعد نوبت توست که عظمت نشان بدهی؛ زیرا قبل از این، من گناه می‌کردم.