گنجور

شمارهٔ ۱۷۹

منم کز درت سر به راهی نکردم
به جز آستانت پناهی نکردم
بر آنی که خونم به باطل بریزی
گناهی مکن چون گناهی نکردم
من آن نیستم کز خدنگت بنالم
که صد تیر خوردم که آهی نکردم
شدم سیر ازین زندگانی که هرگز
دمی سیر در تو نگاهی نکردم
به چشمم نیامد گل و چشمه بی تو
قناعت به آب و گیاهی نکردم
من از هر مرادی ترا خواستم بس
تمنّای مالی و جاهی نکردم
نگفتم جفاهای زلف تو با کس
شکایت ز دست سیاهی نکردم
مرا چون جلال از در خود چه رانی
که من جز درت قبله گاهی نکردم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم کز درت سر به راهی نکردم
به جز آستانت پناهی نکردم
هوش مصنوعی: من کسی هستم که برای رسیدن به درگاه تو هیچ راهی نرفتم و جز پناه گرفتن به آستان تو، هیچ کاری نکردم.
بر آنی که خونم به باطل بریزی
گناهی مکن چون گناهی نکردم
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد بی‌دلیل و به ناحق خونم را بریزد، گناهی بر او نیست چون من هیچ خطا و گناهی نکرده‌ام.
من آن نیستم کز خدنگت بنالم
که صد تیر خوردم که آهی نکردم
هوش مصنوعی: من آنقدر قوی و با عزت هستم که از دردها و آسیب‌های تو هیچ ناله‌ای نمی‌کنم؛ چرا که بارها آسیب دیده‌ام و باز هم سکوت کرده‌ام.
شدم سیر ازین زندگانی که هرگز
دمی سیر در تو نگاهی نکردم
هوش مصنوعی: از این زندگی خسته شده‌ام، چراکه هیچ‌گاه حتی لحظه‌ای هم نتوانستم به تو به‌طور کامل نگاه کنم و از زیبایی‌ات لذت ببرم.
به چشمم نیامد گل و چشمه بی تو
قناعت به آب و گیاهی نکردم
هوش مصنوعی: من به خاطر نبودنت هیچ‌گونه رضایتی از گل و چشمه ندارم و حتی به آب و گیاهان هم قناعت نمی‌کنم.
من از هر مرادی ترا خواستم بس
تمنّای مالی و جاهی نکردم
هوش مصنوعی: من هر خواسته‌ای که از تو داشتم، صرفاً به خاطر خودت بوده و هرگز به دنبال مال و مقام نبوده‌ام.
نگفتم جفاهای زلف تو با کس
شکایت ز دست سیاهی نکردم
هوش مصنوعی: من از ظلم و ستم زلف تو به کسی شکایت نکردم و هیچ کس را از دست سیاهی آن دچار نکردم.
مرا چون جلال از در خود چه رانی
که من جز درت قبله گاهی نکردم
هوش مصنوعی: چرا مرا از خود می‌رانی، در حالی که من هرگز به جز درگاه تو ننگریستم و قابل تو را تنها قبله‌ام دانسته‌ام؟