شمارهٔ ۱۴۷
ای زلف و رخ تو چون شب و روز
این دلبند است و آن دل افروز
این دلجوی است و آن دلارام
این دل خواه است و آن دل اندوز
زلف سیه تو چون شب قدر
رخسار مه تو روز نوروز
بلبل که نوا همی نوازد
گو ناله عاشقان بیاموز
گر مجلس ما نه لایق تست
شمعی ز جمال خود برافروز
این درد بدل شود به درمان
کاندر پی هر شبی بود روز
با شمع چو حال خود بگفتم
بر من بگریست از سر سوز
این طرفه نگر که نام بختم
زیرا سیه است که هست پیروز
تا چند جلال! فکر فردا
خوش باش به نقد حالی امروز
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای زلف و رخ تو چون شب و روز
این دلبند است و آن دل افروز
هوش مصنوعی: ای زلف و چهرهی تو مانند شب و روز است، یکی از اینها دلبستهی توست و دیگری دلافروز.
این دلجوی است و آن دلارام
این دل خواه است و آن دل اندوز
هوش مصنوعی: این دل که با شادی و محبت سرشار است، به دنبال آن دلبر آرام و دلنشین است. دل در جستجوی خوشبختی و عشق است و به دنبال کسی میگردد که آرامش و زیبایی را به آن هدیه دهد.
زلف سیه تو چون شب قدر
رخسار مه تو روز نوروز
هوش مصنوعی: زلفهای سیاه تو مانند شب قدر است و چهرهی مهتابی تو همچون روز نوروز میدرخشد.
بلبل که نوا همی نوازد
گو ناله عاشقان بیاموز
هوش مصنوعی: بلبل که آوازش دلنواز است، بیا نغمههای عاشقان را بیاموز و نالههای آنان را بشنو.
گر مجلس ما نه لایق تست
شمعی ز جمال خود برافروز
هوش مصنوعی: اگر جمع ما شایسته تو نیست، از زیبایی خود نوری بیافروز.
این درد بدل شود به درمان
کاندر پی هر شبی بود روز
هوش مصنوعی: این درد به تدریج به درمان تبدیل میشود، زیرا بعد از هر شبی، روزی تازه میآید.
با شمع چو حال خود بگفتم
بر من بگریست از سر سوز
هوش مصنوعی: وقتی با شمع از وضعیت درونیم صحبت کردم، شمع به خاطر دلیری و احساساتم اشک ریخت.
این طرفه نگر که نام بختم
زیرا سیه است که هست پیروز
هوش مصنوعی: به این نکته توجه کن که نام من به بدی معروف است، زیرا اگرچه اوضاع ناامیدکنندهای دارم، اما در عمل موفق و پیروز هستم.
تا چند جلال! فکر فردا
خوش باش به نقد حالی امروز
هوش مصنوعی: چرا تا این حد به عظمت و شکوه اهمیت میدهی؟ بهتر است به امروز و لحظهی حال توجه کنی و از آن لذت ببری.