گنجور

شمارهٔ ۵۳

تا یک سر موی در تو هستی باقیست
اندیشهٔ کارِ بت پرستی باقیست
گفتی بتِ پندار شکستم رَستم
آن بت که ز بند او برَستی باقیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا یک سر موی در تو هستی باقیست
اندیشهٔ کارِ بت پرستی باقیست
تا یک سر مو از هستی در وجود تو باقیست، هنوز اندیشه پرستش بت‌ها در تو هست.
گفتی بتِ پندار شکستم رَستم
آن بت که ز بند او برَستی باقیست
گفتی که با شکستن بُتِ پندار [از بند] رسته‌ای. [اما] بُتی که از بندش رها شده‌ای، همچنان باقی است.