گنجور

شمارهٔ ۸۰۱

نمی‌باید مرا منّت ز هر کس
که روزی ده تویی در عالم و بس
کسی خود نیست در عالم چو دیدم
مگر لطفت رسد فریاد هر کس
ز ناکس راه کس پیدا نباشد
جدا کن راه هر کس را ز ناکس
چو ما را در جهان غیر از تو کس نیست
به فضل خویشتن فریاد ما رس
منم چون خس به بحر بی کرانت
که روی بحر ممکن نیست از خس

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نمی‌باید مرا منّت ز هر کس
که روزی ده تویی در عالم و بس
هوش مصنوعی: نباید از کسی که در زندگی‌ام روزی و نعمت می‌دهد، انتظار مساعدت و لطف داشته باشم؛ زیرا تنها تویی که تمام برکات و نعمت‌ها را در عالم به من عطا می‌کنی.
کسی خود نیست در عالم چو دیدم
مگر لطفت رسد فریاد هر کس
هوش مصنوعی: در این دنیا کسی را ندیدم که به تنهایی وجود داشته باشد، مگر اینکه لطف و محبت او به دیگران برسد و صدای هر فردی را بشنوم.
ز ناکس راه کس پیدا نباشد
جدا کن راه هر کس را ز ناکس
هوش مصنوعی: از فرد بی‌ارزش، هیچ‌کس نمی‌تواند راهی به دست بیاورد. باید راه هر شخص را از فرد بی‌ارزش جدا کرد.
چو ما را در جهان غیر از تو کس نیست
به فضل خویشتن فریاد ما رس
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز تو در این دنیا برای ما نیست، پس با لطف و رحمتت به ما کمک کن.
منم چون خس به بحر بی کرانت
که روی بحر ممکن نیست از خس
هوش مصنوعی: من مانند علفی هستم که در کنار دریا رشد کرده و نمی‌توانم به آب بحر نزدیک شوم.