گنجور

شمارهٔ ۷۸۰

سروی به خون دیده بپروردمش به ناز
برداشت از سر من بیچاره سایه باز
گفتم چرا تو سایه ز ما برگرفته ای
گفتا تو بیش ازین به قد سرو ما نناز
ماییم سر کشیده بر اوج فلک ببین
در آتش فراق چو قلعی تو در گداز
گفتم که حال ما که رساند به گوش تو
جز باد صبحدم که بود او محلّ راز
گوید نیازمندی ما را به حضرتش
آن دلنواز گرچه ز ما هست بی نیاز
محراب ابروی تو مرا قبله دلست
حیران منم به روی تو پیوسته در نماز
جانم به لب رسید و جهانم ز دست رفت
آخر ز وصل خویشتنم چاره ای بساز
شمشاد قامت تو هرآن دیده ای که دید
دیگر نظر چرا کند آخر به سرو ناز
گنجشک دل به چه پر مرد عشق تست
افتاده بس به دام هوای تو شاهباز

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سروی به خون دیده بپروردمش به ناز
برداشت از سر من بیچاره سایه باز
هوش مصنوعی: من برای سایه‌ام که به خاطر دلخوشی‌ها و آرزوهایم به شدت ناراحت بودم، مانند سروی زیبا و دل‌فریب پروراندن کردم، اما او به راحتی از سر من که در رنج بودم، جدا شد و رفت.
گفتم چرا تو سایه ز ما برگرفته ای
گفتا تو بیش ازین به قد سرو ما نناز
هوش مصنوعی: گفتم چرا از ما فاصله گرفته‌ای، او پاسخ داد که تو بیش از این به قامت بلند من احساس فخر نکن.
ماییم سر کشیده بر اوج فلک ببین
در آتش فراق چو قلعی تو در گداز
هوش مصنوعی: ما در ارتفاعات آسمان مست و سرمست هستیم، در حالی که تو در آتش دوری می‌سوزی مانند فلز در حال ذوب شدن.
گفتم که حال ما که رساند به گوش تو
جز باد صبحدم که بود او محلّ راز
هوش مصنوعی: گفتم که حال ما را جز نسیم صبح به تو نرساند، چرا که او تنها محل راز و اسرار ماست.
گوید نیازمندی ما را به حضرتش
آن دلنواز گرچه ز ما هست بی نیاز
هوش مصنوعی: او می‌فرماید که نیازمندی ما به آن دلنواز، با وجودی که او از ما بی‌نیاز است، را بیان می‌کند.
محراب ابروی تو مرا قبله دلست
حیران منم به روی تو پیوسته در نماز
هوش مصنوعی: ابروی تو برای من مانند مکان عبادت و قبله‌ای است که دل من به آن سمت معطوف شده است. من در حالتی از حیرت و شگفتی هستم و همچنان در برابر زیبایی تو توجه و نماز می‌خوانم.
جانم به لب رسید و جهانم ز دست رفت
آخر ز وصل خویشتنم چاره ای بساز
هوش مصنوعی: جانم به لب رسیده و همه چیز را از دست داده‌ام. به نهایت نیاز دارم که تدبیری برای وصال به خودم بیندیشم.
شمشاد قامت تو هرآن دیده ای که دید
دیگر نظر چرا کند آخر به سرو ناز
هوش مصنوعی: قامت زیبای تو همچون شمشاد است و هر چشمی که تو را دیده دیگر چرا باید به چیزی غیر از تو نگاه کند، در حالی که همچنان به زیبایی سرو می‌نازد.
گنجشک دل به چه پر مرد عشق تست
افتاده بس به دام هوای تو شاهباز
هوش مصنوعی: دل گنجشک به چه پر و بالی دارد وقتی عشق تو او را به دام هوای خود کشانده و چون شاهبازی در چنگ گرفته است.