شمارهٔ ۷۷۲
بیچاره دل به درد تو تا کی بود صبور
جان را تو قوّتی و دلم را تویی سرور
تا چند صبر باشدم از روی مهوشت
تا کی بود شکیب بگو دیده را ز نور
آنچ از فراق تو به سر ما گذشت دوش
شرح بلای آن نتوان گفت در حضور
در جنّت ار برند مرا بی حضور دوست
بی وصل جان فزاش نخواهم جمال حور
ای جان نازنین من آخر بگو ز ما
تا کی تو دور باشی و من باشم از تو دور
آخر ترّحمی به من و حال من بکن
بیچاره دل ز روی تو تا کی شود به دور
گویی صبور باش به هجران تو در جهان
دیدی که هیچکس شود از جان خود صبور
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیچاره دل به درد تو تا کی بود صبور
جان را تو قوّتی و دلم را تویی سرور
هوش مصنوعی: دل نازک من تا چه زمانی باید به درد تو صبوری کند؟ تو توان و قدرت جان من هستی و دل من تنها تو را میخواهد.
تا چند صبر باشدم از روی مهوشت
تا کی بود شکیب بگو دیده را ز نور
هوش مصنوعی: چقدر باید صبر کنم تا از زیباییات رهایی یابم؟ تا کی باید تحمل کنم؟ به من بگو که چشمم را از نور زندگیات پر کنم.
آنچ از فراق تو به سر ما گذشت دوش
شرح بلای آن نتوان گفت در حضور
هوش مصنوعی: آنچه که در شب گذشته از دوری تو بر ما گذشت، به قدری دردناک است که نمیتوانم آن را در حضور دیگران بگویم.
در جنّت ار برند مرا بی حضور دوست
بی وصل جان فزاش نخواهم جمال حور
هوش مصنوعی: اگر مرا به بهشت ببرند ولی دوست من در آنجا نباشد، من هیچ علاقهای به جمال حور (حورهای بهشتی) ندارم و اینجا بدون او برایم بیمعناست.
ای جان نازنین من آخر بگو ز ما
تا کی تو دور باشی و من باشم از تو دور
هوش مصنوعی: ای عزیز دل من، بگو تا کی میخواهی از من دور باشی و من نیز از تو دور بمانم؟
آخر ترّحمی به من و حال من بکن
بیچاره دل ز روی تو تا کی شود به دور
هوش مصنوعی: لطفاً به حال و روز من رحم کن! دل بیچارهام از روی تو چگونه میتواند در غم بماند و انتظار بکشد؟
گویی صبور باش به هجران تو در جهان
دیدی که هیچکس شود از جان خود صبور
هوش مصنوعی: به نظر میرسد صبوری به خاطر دوری تو در دنیا کار سادهای نیست، چرا که هیچکس نمیتواند به راحتی از جان خود بگذرد و شکیبایی نشان دهد.