شمارهٔ ۷۵۲
صبا برو ز بر من به سوی آن دلدار
بپرسش از من مسکین خسته دل بسیار
مپیچ در سر زلفین عنبرآسایش
نسیم آن ز سر زلف خود به باد بیار
بگو که بر من آشفته حال رحمت کن
که شد به تیغ فراق تو خاطرم افگار
ز خورد و خواب برآمد دلم به هجرانت
ترحّمی بکن آخر به دیده ی خونبار
مکن که عادت تو نیست مردم آزاری
تو نور دیده ی مایی نخواهمت آزار
تو فارغی ز من خسته ی پریشان حال
که خوش به خواب صبوحی و من ز غم بیدار
چرا به حال جهان التفات می نکنی
به حرمت هر دو جهان را به لطف دوست بدار
تو حال زار دل ما مگر نمی دانی
که شد دلم به فراق تو از جهان بیزار
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صبا برو ز بر من به سوی آن دلدار
بپرسش از من مسکین خسته دل بسیار
هوش مصنوعی: باد صبحگاهی، تو را میفرستم تا به سوی محبوبم بروی و از حال نابسامان من که دلزده و خستهام، خبری بگیری.
مپیچ در سر زلفین عنبرآسایش
نسیم آن ز سر زلف خود به باد بیار
هوش مصنوعی: با نسیم ملایم، موهای خوشبو و نرم خود را به باد بسپار تا آرامش و راحتی را به من هدیه کنی.
بگو که بر من آشفته حال رحمت کن
که شد به تیغ فراق تو خاطرم افگار
هوش مصنوعی: بگو که بر من رحمت کن و در کنارم باش، زیرا جدایی تو باعث شده که دلم بسیار درد ببیند و آشفته خاطر شوم.
ز خورد و خواب برآمد دلم به هجرانت
ترحّمی بکن آخر به دیده ی خونبار
هوش مصنوعی: دلستم از خواب و خوراک بیدار شدم و به خاطر دوری تو دلم آشفته است. آخر، کمی به حال من رحم کن و بر من ببخشای، که چشمانم از گریه پر خون شده است.
مکن که عادت تو نیست مردم آزاری
تو نور دیده ی مایی نخواهمت آزار
هوش مصنوعی: تو که عادت به آزار مردم نداری، من هم تو را دوست دارم و نمیخواهم به تو آسیبی برسانم.
تو فارغی ز من خسته ی پریشان حال
که خوش به خواب صبوحی و من ز غم بیدار
هوش مصنوعی: تو از من که در دل turmoil و بیخواب هستم، بیخبر و خوشحال هستی، چون در خواب شیرینی غرق شدهای؛ اما من به خاطر درد و غم، بیدارم.
چرا به حال جهان التفات می نکنی
به حرمت هر دو جهان را به لطف دوست بدار
هوش مصنوعی: چرا به وضع و حال دنیا توجه نمیکنی؟ باید به خاطر محبت دوست، به هر دو جهان احترام بگذاری و آنها را دوست بداری.
تو حال زار دل ما مگر نمی دانی
که شد دلم به فراق تو از جهان بیزار
هوش مصنوعی: آیا نمیدانی که حال دل ما چقدر خراب است؟ به خاطر جدایی تو، از این دنیا دلزده و ملول شدهام.