گنجور

شمارهٔ ۷۴۹

تا چند به ما جفا کند یار
وز خویشتنم جدا کند یار
جان در سر کار عشق کردیم
گفتم که مگر وفا کند یار
وین خسته دل حزین ما را
از وصل شبی دوا کند یار
وز لعل لب شکر فروشش
کام دل ما روا کند یار
گفتم که مگر چو سرو بستان
از جان همه میل ما کند یار
آن ترک خطا بریخت خونم
تا چند چنین خطا کند یار
امّید من شکسته خاطر
از وصل چرا هبا کند یار
آخر ز چه روی بی گناهی
بر ما ستم و جفا کند یار
چندین ستم و جفا نگویید
بر جان جهان چرا کند یار

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا چند به ما جفا کند یار
وز خویشتنم جدا کند یار
هوش مصنوعی: چقدر باید یار به من بی‌احترامی کند و مرا از خود دور کند؟
جان در سر کار عشق کردیم
گفتم که مگر وفا کند یار
هوش مصنوعی: در عشق جانم را به دست گرفتم و امیدوار بودم که محبوبم به وعده‌اش وفا کند.
وین خسته دل حزین ما را
از وصل شبی دوا کند یار
هوش مصنوعی: دوست ما که دلی خسته و آزرده دارد، می‌تواند با وصالی در یک شب، درد و رنجش را درمان کند.
وز لعل لب شکر فروشش
کام دل ما روا کند یار
هوش مصنوعی: لبان سرخ و مانند لعل او، ما را خوشحال و دلشاد می‌کند، گویی که معشوقی با شیرینی خاصی، دل‌های ما را سیراب می‌نماید.
گفتم که مگر چو سرو بستان
از جان همه میل ما کند یار
هوش مصنوعی: گفتم شاید یار مانند درخت سرو در باغ، از دل و جان به ما عشق بورزد و محبت کند.
آن ترک خطا بریخت خونم
تا چند چنین خطا کند یار
هوش مصنوعی: آن دختر زیبا به قدری مرا تحت تأثیر قرار داده که خونم به جوش آمده، تا کی باید او این همه اشتباه کند و من اینچنین بی‌توجه بمانم؟
امّید من شکسته خاطر
از وصل چرا هبا کند یار
هوش مصنوعی: عشق من، چرا دوست برای اینکه به من وصل شود، دل شکسته‌ام را نادیده بگیرد؟
آخر ز چه روی بی گناهی
بر ما ستم و جفا کند یار
هوش مصنوعی: یار بی‌گناهی که به ما ستم و ظلم می‌کند، دلیل این کارش چیست؟
چندین ستم و جفا نگویید
بر جان جهان چرا کند یار
هوش مصنوعی: چرا بگوید یار که به جان جهان ستم‌ها و رنج‌های بسیاری آمده است؟