گنجور

شمارهٔ ۵۱۳

آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
این دل سرگشتهٔ سودا زده
از وصال او به سامان کی رسد
آدم آشفته دل در انتظار
مانده تا پیغام رضوان کی رسد
دل چو بلبل زار و نالان در فراق
تا گل رویش به بستان کی رسد
دیدهٔ یعقوب بر راه امید
تا دگر یوسف به کنعان کی رسد
دردمند عشق را از باغ وصل
غنچه‌ای بی خار هجران کی رسد
قصّه جور غم مور ضعیف
تا به درگاه سلیمان کی رسد
بر در وصلش جهانی منتظر
تا غم هجرش به پایان کی رسد
دل فدای عشق او کردم کنون
منتظر تا نوبت جان کی رسد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
هوش مصنوعی: آیا این درد بی‌پایان من به درمان خواهد رسید؟ چه زمانی نوبت دیدار محبوبم خواهد شد؟
این دل سرگشتهٔ سودا زده
از وصال او به سامان کی رسد
هوش مصنوعی: این دل پریشان و گرفتار عشق، هیچ‌گاه به آرامش و کمال وصال او دست نخواهد یافت.
آدم آشفته دل در انتظار
مانده تا پیغام رضوان کی رسد
هوش مصنوعی: انسانی که دلش پریشان است و در اضطراب به سر می‌برد، در انتظار است تا چه زمانی خبر خوشی از بهشت به او می‌رسد.
دل چو بلبل زار و نالان در فراق
تا گل رویش به بستان کی رسد
هوش مصنوعی: دل شبیه بلبل حزین و نالان است که در انتظار است تا زیبایی معشوقش در باغ نمایان شود.
دیدهٔ یعقوب بر راه امید
تا دگر یوسف به کنعان کی رسد
هوش مصنوعی: چشم یعقوب با امید به راه دوخته شده تا ببیند یوسفش چه زمانی به کنعان می‌رسد.
دردمند عشق را از باغ وصل
غنچه‌ای بی خار هجران کی رسد
هوش مصنوعی: افراد عاشق و دردناک چگونه می‌توانند از باغ عشق، تنها یک غنچه بی‌خاری به نام وصال را به دست آورند، در حالی که غم جدایی آن‌ها را آزار می‌دهد؟
قصّه جور غم مور ضعیف
تا به درگاه سلیمان کی رسد
هوش مصنوعی: قصه‌ی ظلم و غم مور ضعیف تا به درگاه سلیمان کی خواهد رسید؟
بر در وصلش جهانی منتظر
تا غم هجرش به پایان کی رسد
هوش مصنوعی: مردم در انتظارند تا به وصال محبوب برسند و دل‌عذاب هجر و دوری او پایان یابد.
دل فدای عشق او کردم کنون
منتظر تا نوبت جان کی رسد
هوش مصنوعی: دل خود را فدای عشق او کرده‌ام و حالا منتظر هستم که وقت جان‌سپاری فرا برسد.