شمارهٔ ۵۰۵
پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد
جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد
عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری
از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد
در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب
با کنار آی که آن هم ز میان برخیزد
چند در خواب رود بخت من شوریده
وقت آنست که از خواب گران برخیزد
ستم هجر تو زین روی که عالم بگرفت
ترسم آشوب از این دور زمان برخیزد
پای شمشاد ز شرم تو بماند در گل
در چمن گر قد سرو تو چمان برخیزد
ترک وصلت نکنم تا بودم جان در تن
ور به یکباره ام امید ز جان برخیزد
فتنه برخیزد ار آن گلبن نو بنشیند
سرو بنشیند ار آن سرو روان برخیزد
شمّه ای گر ز غم حال جهان برخیزد
ای بسا نعره که از پیر و جوان برخیزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد
جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد
هوش مصنوعی: دل من در حضور تو با تمام وجود برمیخیزد، جان من چه ارزش دارد که از هر دو جهان فراتر برود.
عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری
از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد
هوش مصنوعی: اگر عاشق سوختهای بر سر خاکش بگذری، از زیر خاک بلند میشود و با نعره و شادی رقصکنان به پا میخیزد.
در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب
با کنار آی که آن هم ز میان برخیزد
هوش مصنوعی: میان من و تو مانعی وجود دارد، مانند یک پیراهن که در بین ماست. بیا نزدیکتر شو تا آن مانع نیز کنار برود و از بین برود.
چند در خواب رود بخت من شوریده
وقت آنست که از خواب گران برخیزد
هوش مصنوعی: شانس من مدتی است که در خواب به سر میبرد و وقت آن است که بیدار شود و به حرکت درآید.
ستم هجر تو زین روی که عالم بگرفت
ترسم آشوب از این دور زمان برخیزد
هوش مصنوعی: رنج و عذاب دوری تو به قدری شدید است که به نظر میرسد تمام جهان را درگیر کرده و میترسم اوضاع نابسامان و به هم ریختهای در این زمان به وجود بیاید.
پای شمشاد ز شرم تو بماند در گل
در چمن گر قد سرو تو چمان برخیزد
هوش مصنوعی: پای شمشاد به خاطر شرم تو در گل و چمن متوقف شده است، اگر قد سرو تو برخیزد و راه برود.
ترک وصلت نکنم تا بودم جان در تن
ور به یکباره ام امید ز جان برخیزد
هوش مصنوعی: من تا زمانی که جان در بدن دارم، از جدایی از تو دست نخواهم کشید، حتی اگر ناگهان امیدم از جانم جدا شود.
فتنه برخیزد ار آن گلبن نو بنشیند
سرو بنشیند ار آن سرو روان برخیزد
هوش مصنوعی: اگر آن گلبن نو که نشسته است، آغاز به حرکت کند، سرو هم به پا خواهد خواست و اگر آن سرو زیبا به حرکت درآید، فتنه و آشوب به وجود خواهد آمد.
شمّه ای گر ز غم حال جهان برخیزد
ای بسا نعره که از پیر و جوان برخیزد
هوش مصنوعی: اگر اندکی از غمهای دنیا کاسته شود، عجب نیست که چه نالهها و فریادهایی از سوی پیران و جوانان برپا شود.