شمارهٔ ۵۰
قد تو سر کشد از جمله سرو بستانها
رخ تو طعنه زند بر گل گلستانها
کشید سر ز من خستهدل چو سرو روان
ببرد دل ز برم آن صنم به دستانها
صبوح روی تو خورشید عالمآرای است
رخ چو ماه تو شمع همه شبستانها
به روی چون گل خود صبحدم نمیشنوی
خروش بلبل و بانگ هزاردستانها
وزید باد بهاری جهان منوّر شد
نمیکشد دلم الّا به سوی بستانها
بهار و لاله و گل چون دمید در بستان
جمال طلعت زیبای تو شکست آنها
مرا که سیب زنخدان تو علاج دلست
کجا برم به جهان جمله بار بستانها
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قد تو سر کشد از جمله سرو بستانها
رخ تو طعنه زند بر گل گلستانها
هوش مصنوعی: قد تو به قد همه سروهای باغها میچربد و چهرهات به گلهای گلستانها طعنه میزند.
کشید سر ز من خستهدل چو سرو روان
ببرد دل ز برم آن صنم به دستانها
هوش مصنوعی: دل خسته و ناتوان من به مانند سرو، سر بلندی داشت اما محبوب من با زیباییاش دل مرا از من ربود و به دستانش سپرد.
صبوح روی تو خورشید عالمآرای است
رخ چو ماه تو شمع همه شبستانها
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو مانند خورشیدی است که همه جا را روشن میکند و چهرهات همچون ماه است که روشناییبخش تمام محفلها و مجالس شبانه است.
به روی چون گل خود صبحدم نمیشنوی
خروش بلبل و بانگ هزاردستانها
هوش مصنوعی: به روی زیبای خود، در صبح زود صدای آواز بلبل و نغمه هزار ساز را نمیشنوی.
وزید باد بهاری جهان منوّر شد
نمیکشد دلم الّا به سوی بستانها
هوش مصنوعی: باد بهاری وزیدن گرفت و جهام را روشن و دلانگیز کرد. دلم فقط به سمت باغها و گلزارها کشش دارد.
بهار و لاله و گل چون دمید در بستان
جمال طلعت زیبای تو شکست آنها
هوش مصنوعی: زمانی که بهار و گلها در باغ شکوفا شدند، زیبایی و جذبه چهره تو آنها را تحتالشعاع قرار داد و زیبایی تو بر آنها غلبه کرد.
مرا که سیب زنخدان تو علاج دلست
کجا برم به جهان جمله بار بستانها
هوش مصنوعی: من که زیبایی لبهای تو مایه آرامش دلم است، کجا میتوانم در این دنیا به سراغ لذتها و خوشیها بروم؟

جهان ملک خاتون