گنجور

شمارهٔ ۴۹۹

بامدادان که سر از خواب گران برگیرد
چشم مخمور بتم شیوهٔ دیگر گیرد
هر که لب بر لب جان بخش تو ساید به صبوح
هیچ شک نیست که او زندگی از سر گیرد
رخ چون سیم من خسته جگر ای دل و دین
دیده هر شب ز غم عشق تو در زر گیرد
سخنی هست مرا راست چو قد خوش یار
پیش آن سرو سمن بوی اگر درگیرد
کز جهان برخورد و از دو جهان غم نخورد
هرکه آن قامت و بالای تو در بر گیرد
از سر لطف و خداوندی جانان چه شود
اگر او بار فراق از دل ما برگیرد
گر زلال شب وصلت بزنی بر دل ما
دلبرا زآتش عشق تو جهان درگیرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بامدادان که سر از خواب گران برگیرد
چشم مخمور بتم شیوهٔ دیگر گیرد
هوش مصنوعی: صبح که از خواب سنگین بیدار می‌شود، چشم مست و خواب‌آلود به شکل دیگری باز می‌شود.
هر که لب بر لب جان بخش تو ساید به صبوح
هیچ شک نیست که او زندگی از سر گیرد
هوش مصنوعی: هر کسی که با لب‌های جان‌بخش تو تماس پیدا کند، قطعاً در صبح دوباره زندگی را با نیروی تازه‌ای آغاز می‌کند.
رخ چون سیم من خسته جگر ای دل و دین
دیده هر شب ز غم عشق تو در زر گیرد
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند نقره است و دلم به خاطر تو ناراحت و خسته است. ای دل، چشمانم هر شب از غم عشق تو پر از اشک می‌شود.
سخنی هست مرا راست چو قد خوش یار
پیش آن سرو سمن بوی اگر درگیرد
هوش مصنوعی: سخنی دارم که به زیبایی و صداقت لب به میان می‌آورم، مانند قامت خوش‌یال محبوبم، و اگر بوی خوش گل‌های سمن به مشام برسد، آن را با دل و جان احساس می‌کنم.
کز جهان برخورد و از دو جهان غم نخورد
هرکه آن قامت و بالای تو در بر گیرد
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی و قامت تو نزدیک شود، از درد و غم این دنیا و آن دنیا دور خواهد ماند.
از سر لطف و خداوندی جانان چه شود
اگر او بار فراق از دل ما برگیرد
هوش مصنوعی: اگر جانان با لطف و رحمت خود، بار فراق را از دل ما بردارد، چه اثر بزرگی خواهد داشت؟
گر زلال شب وصلت بزنی بر دل ما
دلبرا زآتش عشق تو جهان درگیرد
هوش مصنوعی: اگر شب زیبای وصالت بر دل ما بگذرد، ای عزیز، به خاطر عشق تو، جهان به آتش خواهد درآمد.