گنجور

شمارهٔ ۴۹۸

کجا دل در غمت آرام گیرد
کجا با درد تو درمان پذیرد
گرش لطفت بگیرد دست و میلی
کجا از عشق تو یک دم گزیرد
روا داری که مسکینی غریبی
به درد عشق تو از غم بمیرد
چرا لطف تو دست ناتوانی
به وصل خویشتن یک دم نگیرد
گرم از وصل ننوازی زمانی
یقین کاندر جهان طوفان بگیرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجا دل در غمت آرام گیرد
کجا با درد تو درمان پذیرد
هوش مصنوعی: کجا دل می‌تواند در غم تو آرام بگیرد و کجا می‌تواند به درمان درد تو دست یابد؟
گرش لطفت بگیرد دست و میلی
کجا از عشق تو یک دم گزیرد
هوش مصنوعی: اگر لطفت دستگیرم شود و در این میان، می‌تواند عشق تو هرگز یک لحظه غافل نماند.
روا داری که مسکینی غریبی
به درد عشق تو از غم بمیرد
هوش مصنوعی: آیا جایز است که یک بیچاره و غریبه به خاطر درد عاشقانه‌ات از غم جان بدهد؟
چرا لطف تو دست ناتوانی
به وصل خویشتن یک دم نگیرد
هوش مصنوعی: چرا مهربانی تو یک لحظه هم دست توانای من را به وصل خود نمی‌گیرد؟
گرم از وصل ننوازی زمانی
یقین کاندر جهان طوفان بگیرد
هوش مصنوعی: اگر از وصل و وصال با محبوب لذتی نبردی، به زودی خواهی فهمید که در این دنیا مشکلات و دردسرهای بسیاری وجود دارد.