شمارهٔ ۴۴۶
مهر رویش نه چنانم نگران میدارد
دایمم خون دل از دیده روان میدارد
این چنین کشتهٔ شمشیر فراقش که منم
که امیدی به من خسته روان میدارد
چون پری کز نظر خلق نهان باشد یار
خویشتن را ز من خسته نهان میدارد
راست گویم قد و بالای جهانآرایش
چه تعلّق به قد سرو روان میدارد
گرچه از دل برود کام من مسکینش
دل من مهر رخش مونس جان میدارد
خبرت نیست نگارا که شب و روز مرا
آتش شوق تو چون زار و نوان میدارد
در فراق گل رویت همه شب تا به سحر
بلبل جان من خسته فغان میدارد
هر که از جان و سر اندیشه ندارد در عشق
چه غم از سرزنش خلق جهان میدارد
جان چو پروانه برافشانم و در پای افتم
که مرا شمع جمالش نگران میدارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مهر رویش نه چنانم نگران میدارد
دایمم خون دل از دیده روان میدارد
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین او، هرگز از ذهنم بیرون نمیرود و همیشه باعث میشود که اشکم به خاطر غم و اندوه ریخته شود.
این چنین کشتهٔ شمشیر فراقش که منم
که امیدی به من خسته روان میدارد
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تأثیر جداییام از او قرار گرفتهام، به گونهای که حتی در این حالت ناامیدی، امیدی در دل من زنده است.
چون پری کز نظر خلق نهان باشد یار
خویشتن را ز من خسته نهان میدارد
هوش مصنوعی: یار من مانند پری است که از چشم مردم پنهان است و خودش را از من خسته نگه میدارد.
راست گویم قد و بالای جهانآرایش
چه تعلّق به قد سرو روان میدارد
هوش مصنوعی: به راست بگویم، زیبایی و قد و قامت جهان چه ارتباطی به قامت خوشرقص سرو دارد؟
گرچه از دل برود کام من مسکینش
دل من مهر رخش مونس جان میدارد
هوش مصنوعی: هرچند که محبوب من از دل من دور میشود، اما دل من به عشق چهره او همیشه به یادش مشغول و همراه است.
خبرت نیست نگارا که شب و روز مرا
آتش شوق تو چون زار و نوان میدارد
هوش مصنوعی: عزیزم، تو از حال من خبر نداری که عشق تو همچون آتش درون من را به شدت میسوزاند و شب و روز را برایم سخت کرده است.
در فراق گل رویت همه شب تا به سحر
بلبل جان من خسته فغان میدارد
هوش مصنوعی: در غیبت و دوری چهره زیبای تو، بلبل در دل شب تا صبح بیوقفه ناله میزند و جانم را آزار میدهد.
هر که از جان و سر اندیشه ندارد در عشق
چه غم از سرزنش خلق جهان میدارد
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق به چیزی جز جان و دل فکر نمیکند، نباید از قضاوت دیگران در مورد خود نگران باشد.
جان چو پروانه برافشانم و در پای افتم
که مرا شمع جمالش نگران میدارد
هوش مصنوعی: من جانم را چون پروانه فدای او میکنم و در پای او میافتم، زیرا زیباییاش مرا به شدت مجذوب کرده است.