گنجور

شمارهٔ ۲۵۷

هرچند دلارام مرا مهر و وفا نیست
یک لحظه خیالش ز من خسته جدا نیست
آن یار جفاپیشه اگر ترک وفا کرد
میلش سوی یاران وفادار چرا نیست
گفتم که برد نزد دلارام پیامی
کس محرم عشّاق بجز باد صبا نیست
ای پیک سحر از من مهجور بگویش
زین بیش جفا بر من دلخسته روا نیست
بازآی که رنجور غم از درد جدایی
می‌سوزد و جز وصل تواَش هیچ دوانیست
روزی به علی رغم بداندیش وفا کن
حیفست که با ما نظرت جز به جفا نیست
هیهات که مهر از تو توان داشت توقّع
کابین وفا قاعدهٔ شهر شما نیست
گفتم که غم عشق تواَم مونس جانست
گفتا غم ما درخور هر بی سر و پا نیست
ای دل غم احوال جهان بیش میندیش
کاین حادثهٔ چرخ در اندیشهٔ ما نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرچند دلارام مرا مهر و وفا نیست
یک لحظه خیالش ز من خسته جدا نیست
هوش مصنوعی: هرچند که محبوب من به من محبت و وفاداری ندارد، اما تصویر او هرگز از ذهن من دور نمی‌شود و هیچگاه مرا تنها نمی‌گذارد.
آن یار جفاپیشه اگر ترک وفا کرد
میلش سوی یاران وفادار چرا نیست
هوش مصنوعی: اگر آن دوست بی‌وفا، به عهد و پیمان خود خیانت کند، چرا احساس شوق و علاقه‌اش به دوستان وفادار دیگر کم شده است؟
گفتم که برد نزد دلارام پیامی
کس محرم عشّاق بجز باد صبا نیست
هوش مصنوعی: گفتم که برای دلبرم پیامی ببرم، ولی کسی جز باد صبا نیست که راز عشاق را بداند.
ای پیک سحر از من مهجور بگویش
زین بیش جفا بر من دلخسته روا نیست
هوش مصنوعی: ای messenger شب، از من دور او را بگو که این‌گونه سختی‌ها و بی‌مهری‌ها بر دل خسته‌ام دیگر جایز نیست.
بازآی که رنجور غم از درد جدایی
می‌سوزد و جز وصل تواَش هیچ دوانیست
هوش مصنوعی: بازگرد که من از غم جدایی رنج می‌برم و تنها چیزی که به من آرامش می‌دهد وصالت است.
روزی به علی رغم بداندیش وفا کن
حیفست که با ما نظرت جز به جفا نیست
هوش مصنوعی: روزی به علی، با وجود بداندیشی‌ها، وفاداری کن. این جایز نیست که با ما فقط به ناسپاسی نگاه کنی.
هیهات که مهر از تو توان داشت توقّع
کابین وفا قاعدهٔ شهر شما نیست
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان انتظار داشت که مهر و محبت تو ادامه داشته باشد، چون این نوع وفاداری در قوانین و آداب شهر شما جایی ندارد.
گفتم که غم عشق تواَم مونس جانست
گفتا غم ما درخور هر بی سر و پا نیست
هوش مصنوعی: به او گفتم که غم عشق تو برای من مثل همدمی گرانبهاست، اما او پاسخ داد که غم عشق ما برای هرکس بی‌تجربه و حاضر در این مسیر قابل تحمل نیست.
ای دل غم احوال جهان بیش میندیش
کاین حادثهٔ چرخ در اندیشهٔ ما نیست
هوش مصنوعی: ای دل، بیش از این به اندوه و مشکلات دنیا فکر نکن، زیرا این حوادث و تغییرات زندگی از ذهن ما خارج هستند و در اختیار ما نیستند.