گنجور

شمارهٔ ۲۵۲

بیا که غمزه مستت به عین دلدوزیست
جمال روی تو در غایت دلفروزیست
به حسرت شب وصل تو ای بت سرکش
چو شمع خاطر من در کمال جان سوزیست
مرا ز هجر تو بر لب رسید جان عزیز
چه چاره دولت وصل تو تا که را روزیست
هرآنکه صبح رخت را به چشم سر دیدست
یقین بدان صنما کان نشان فیروزیست
جهان بگو ز چه خرّم شود چو باغ بهشت
ز من بپرس که گویم ز باد نوروزیست
مراست داعیه ی وصلت ای صنم روزی
گمان مبر صنما کان به عشق امروزیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا که غمزه مستت به عین دلدوزیست
جمال روی تو در غایت دلفروزیست
هوش مصنوعی: بیایید که زیبایی و دلربایی شما، همراه با جذبه‌ای که از چشمانتان به نمایش گذاشته‌اید، دل‌ها را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و زیبایی چهره‌تان در اوج جذابیت است.
به حسرت شب وصل تو ای بت سرکش
چو شمع خاطر من در کمال جان سوزیست
هوش مصنوعی: به یاد شب وصالت، ای معشوق مغرور، دل من همچون شمعی در شعله‌ای از حسرت می‌سوزد.
مرا ز هجر تو بر لب رسید جان عزیز
چه چاره دولت وصل تو تا که را روزیست
هوش مصنوعی: از دوری تو جان عزیزم به لب رسیده است. چه تدبیری برای رسیدن به وصالت وجود دارد، و روزی که به تو برسم، چه زمانی خواهد بود؟
هرآنکه صبح رخت را به چشم سر دیدست
یقین بدان صنما کان نشان فیروزیست
هوش مصنوعی: هرکس که صبحگاه زیبایی تو را با چشمانش ببیند، به‌درستی می‌داند که آن نشانی از خوشبختی و پیروزی است.
جهان بگو ز چه خرّم شود چو باغ بهشت
ز من بپرس که گویم ز باد نوروزیست
هوش مصنوعی: دنیا را بپرس که چرا شاداب و سرشار از سرزندگی می‌شود، مانند باغی در بهشت. اما من از خودم بگویم که راز آن به نسیم نوروزی برمی‌گردد.
مراست داعیه ی وصلت ای صنم روزی
گمان مبر صنما کان به عشق امروزیست
هوش مصنوعی: ای معشوق، به یاد داشته باش که ادعای وصال تو به من نیست، بلکه عشق من به تو یک عشق جدید و تازه است. بنابراین روزی را تصور نکن که این عشق همچنان ادامه دارد یا به ثبات می‌رسد.