شمارهٔ ۲۴۹
دل به عشق یار دادم چاره چیست
داغ او بر دل نهادم چاره چیست
گر تو بر شادی من غمگین شدی
من به غمهای تو شادم چاره چیست
مهر تو بر خود ببستم ناگهان
از ازل با عشق زادم چاره چیست
دل به زلف و خال او بستم به جان
دیده بر رویش گشادم چاره چیست
گرچه از یادش دمی خالی نیم
کی گشاید لب به یادم چاره چیست
در غم هجران خسرو در جهان
عمر شیرین شد به بادم چاره چیست
همچو مرغ زیرکم کز پای خویش
باز در دامش فتادم چاره چیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به عشق یار دادم چاره چیست
داغ او بر دل نهادم چاره چیست
هوش مصنوعی: دل خود را به عشق محبوب سپردم، حالا برای دلbroken و زخم خوردهام چه کار باید بکنم؟
گر تو بر شادی من غمگین شدی
من به غمهای تو شادم چاره چیست
هوش مصنوعی: اگر تو به خاطر شادی من غمگین شدهای، من از غمهای تو شادیم. چاره چیست؟
مهر تو بر خود ببستم ناگهان
از ازل با عشق زادم چاره چیست
هوش مصنوعی: من از ابتدا عشق تو را در دل خود جا دادهام و نمیدانم که با این محبت چه باید بکنم.
دل به زلف و خال او بستم به جان
دیده بر رویش گشادم چاره چیست
هوش مصنوعی: دل را به زلف و خال محبوب سپردم و با جانم چشمانم را به روی او گشودم، حالا چه کنم؟
گرچه از یادش دمی خالی نیم
کی گشاید لب به یادم چاره چیست
هوش مصنوعی: هرچند لحظهای از یاد او خالی نیستم، اما چه راهی وجود دارد که او در مورد من یاد کند؟
در غم هجران خسرو در جهان
عمر شیرین شد به بادم چاره چیست
هوش مصنوعی: در غم جدایی از محبوب، زندگی دیگر برایم شیرین نیست و نمیدانم چه باید بکنم.
همچو مرغ زیرکم کز پای خویش
باز در دامش فتادم چاره چیست
هوش مصنوعی: مانند پرندهای که به خاطر پای خود در دام افتاده، نمیدانم چه باید بکنم.