گنجور

شمارهٔ ۱۹۹

ای یار دلم را غم تو یار قدیمست
مهر تو مرا مونس و درد تو ندیمست
از درد فراق رخت ای نور دو دیده
از دیده مرا بر رخ زر اشک چو سیمست
ای باد صبا نکهت زلفش به من آور
کاین خسته دل غم زده قانع به نسیمست
گر هست چو سَروَش سوی ما میل بگویش
ما را ز بد دشمن بدخواه چه بیمست
گر ملک عجم بی تو سراسر همه بخشند
حقا که به نزد من دلداده ضمینست
از من گنهی گر به وجود آمده باشد
شکرست خدا را که دل دوست رحیمست
بالای تو چون سرو روانست به بستان
چشمان تو چون نرگس و زلف تو چو جیمست
در چشم دلم روی تو چون بدر تمامست
گویی که سواد دهنت حلقهٔ میمست
بیچاره دلم سیرکنان گرد جهان گشت
بر خاک در دوست کنون گشته مُقیمست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای یار دلم را غم تو یار قدیمست
مهر تو مرا مونس و درد تو ندیمست
هوش مصنوعی: ای محبوب، غم تو همیشه در دل من وجود دارد و به مانند یک دوست قدیمی است. مهر و محبت تو همیشه به من آرامش می‌دهد و دردهای تو هم به نوعی مانند همدم من شده‌اند.
از درد فراق رخت ای نور دو دیده
از دیده مرا بر رخ زر اشک چو سیمست
هوش مصنوعی: از درد جدایی تو، ای روشنی چشمانم، اشک‌هایی که از چشمانم بر روی صورتم می‌ریزد، مانند نقره است.
ای باد صبا نکهت زلفش به من آور
کاین خسته دل غم زده قانع به نسیمست
هوش مصنوعی: ای باد خوشبو، بوی خوش زلف او را برای من بیاور، چون این دل خسته و غمگین من به نسیم دل‌انگیز راضی است.
گر هست چو سَروَش سوی ما میل بگویش
ما را ز بد دشمن بدخواه چه بیمست
هوش مصنوعی: اگر مانند سروش (فرشته) به ما تمایل دارد، به او بگویید که از بدخواهان بد، هیچ نگرانی نداریم.
گر ملک عجم بی تو سراسر همه بخشند
حقا که به نزد من دلداده ضمینست
هوش مصنوعی: اگر سرزمین‌های غیرعرب همه چیز را به تو بدهند، برای من که دلداده‌ام، آنچه اهمیت دارد، تو هستی.
از من گنهی گر به وجود آمده باشد
شکرست خدا را که دل دوست رحیمست
هوش مصنوعی: اگر از من خطایی سرزده باشد، سپاسگزارم از خداوند که دل دوست بخشنده و مهربان است.
بالای تو چون سرو روانست به بستان
چشمان تو چون نرگس و زلف تو چو جیمست
هوش مصنوعی: وجود تو مانند سروی است که در باغ می‌بالید و چشمانت مانند نرگس زیبایی دارند و موهایت به مانند گیسوانی زیبا و دلربا هستند.
در چشم دلم روی تو چون بدر تمامست
گویی که سواد دهنت حلقهٔ میمست
هوش مصنوعی: در دل من، چهره‌ات مانند ماه کامل می‌درخشد. انگار سیاهی لب‌هایت حروفی از حرف «میم» را تشکیل می‌دهد.
بیچاره دلم سیرکنان گرد جهان گشت
بر خاک در دوست کنون گشته مُقیمست
هوش مصنوعی: دل بیچاره‌ام به سفرهای دور و دراز افتاده بود، اما اکنون در کنار تو و بر سر خاکت سکنی گزیده است و از سفر خسته شده است.