شمارهٔ ۱۹۸
مرا عشق رخت یاری قدیمست
غم عشق تو دلداری قدیمست
نه امروزست ما را با غمت کار
که بازار تو بازاری قدیمست
نه گل را رنگ و بوی امروز بودهست
جهان را بین که گلزاری قدیمست
به روی گل هزار آشوب دارد
گذار او را که بازاری قدیمست
جدیدی نیست ما را عشق رویت
که عشق طلعتت یاری قدیمست
بنای عاشقی از ما ندانید
حدیث عاشقی باری قدیمست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا عشق رخت یاری قدیمست
غم عشق تو دلداری قدیمست
هوش مصنوعی: عشق تو همیشه برای من comforting و دلگرمکننده بوده و سالهاست که در دل من جا دارد.
نه امروزست ما را با غمت کار
که بازار تو بازاری قدیمست
هوش مصنوعی: امروز ما را با غم تو کاری نیست، زیرا بازار تو دیگر بازاری قدیمی شده است.
نه گل را رنگ و بوی امروز بودهست
جهان را بین که گلزاری قدیمست
هوش مصنوعی: امروز نه گل رنگ و بوی خاصی دارد، بلکه باید به جهان نگاه کنیم که همچنان یادآور گلزارهای قدیم است.
به روی گل هزار آشوب دارد
گذار او را که بازاری قدیمست
هوش مصنوعی: او مانند کسی است که در میان گلها و زیباییها دچار ناآرامی و اضطراب است، چرا که سابقه و تجربیاتش در زندگی او را در جریانی متلاطم قرار داده است.
جدیدی نیست ما را عشق رویت
که عشق طلعتت یاری قدیمست
هوش مصنوعی: عشق به چشمان تو برای ما چیز تازهای نیست، چون عشق به زیباییات همیشه در دل ما بوده و جزو خاطرات قدیمی ماست.
بنای عاشقی از ما ندانید
حدیث عاشقی باری قدیمست
هوش مصنوعی: عاشقی را از ما نپرسید، چون داستانش مربوط به زمانهای دور است و شاید دیگر نتوانیم به خوبی از آن یاد کنیم.

جهان ملک خاتون