گنجور

شمارهٔ ۱۹۶

نگارا روی تو ماهی تمامست
مهش در کوی تو راهی تمامست
دو ماهم وعده‌ای دادی به وصلت
فراقت در دلم ماهی تمامست
ز درد هجر آن روی چو گلنار
رخ جانم ز غم کاهی تمامست
دو چشم مست شوخت ای نگارین
به خون بنده بی راهی تمامست
اگر آیینه جانست رویت
به تندی گر کشم آهی تمامست
چو سرو انداز جانا سایه بر ما
کز آن سایه مرا جاهی تمامست
نظر کن بر من بی دل خدا را
که دل دانی نظرگاهی تمامست
ندارد یوسف مصری گناهی
عزیز من ورا گاهی تمامست
دو شاه اندر یکی کشور نگنجد
جهان را گوییا شاهی تمامست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگارا روی تو ماهی تمامست
مهش در کوی تو راهی تمامست
هوش مصنوعی: ای زیبای من، زیبایی‌ات همچون ماه کامل است و در کوی تو، هر راهی به تو می‌رسد.
دو ماهم وعده‌ای دادی به وصلت
فراقت در دلم ماهی تمامست
هوش مصنوعی: دو ماه به من قول دادی که به وصال تو برسم، اما در قلب من عشق تو همیشه و بی‌وقفه روشن است.
ز درد هجر آن روی چو گلنار
رخ جانم ز غم کاهی تمامست
هوش مصنوعی: از درد دوری آن چهره همچون گل، چهره‌ام به خاطر اندوه کاملاً پژمرده است.
دو چشم مست شوخت ای نگارین
به خون بنده بی راهی تمامست
هوش مصنوعی: دو چشمان زیبا و دلربا، همچون می‌پر و سرشار از عشق هستند، و زمانی که به آن‌ها نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم که تمام راه‌ها به سوی ناکامی می‌روند و این حال من را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.
اگر آیینه جانست رویت
به تندی گر کشم آهی تمامست
هوش مصنوعی: اگر تصویر وجود تو همچون آینه‌ای از روح من است، اگر با شدت بر آن بدم، تمامی احساسات و دردهای من به وضوح نمایان می‌شود.
چو سرو انداز جانا سایه بر ما
کز آن سایه مرا جاهی تمامست
هوش مصنوعی: ای عزیز، همچون درخت سرو بر سر ما سایه می‌اندازی و از آن سایه، برای من جایگاهی کامل و معنادار فراهم می‌شود.
نظر کن بر من بی دل خدا را
که دل دانی نظرگاهی تمامست
هوش مصنوعی: به من بنگر، ای کسی که بی‌دلی و نمی‌دانی خدا چه بزرگ و باعظمت است. نگاهی به من می‌تواند تمام معناها و عمق احساسات را در خود داشته باشد.
ندارد یوسف مصری گناهی
عزیز من ورا گاهی تمامست
هوش مصنوعی: یوسف مصری بی‌گناه است و عزیز من، این را فراموش نکن که گاهی همه چیز به پایان می‌رسد.
دو شاه اندر یکی کشور نگنجد
جهان را گوییا شاهی تمامست
هوش مصنوعی: در یک سرزمین، دو پادشاه نمی‌توانند وجود داشته باشند، انگار که تنها یک سلطنت واقعی و بدون شریک وجود دارد.