شمارهٔ ۱۶۹
دلم وصال تو را از جهان طلب کارست
چرا که در غم هجران به کام اغیارست
دو دیدهٔ دل خود را به هم نیارم زد
که از فراق رخت تا به روز بیدارست
نباشدم دل خرّم چرا نمیدانم
مگر که خرّمی و عیش جمله با یارست
وصال یار که بودی همیشه پندارم
هزار بار به دلبر مرا ز پندارست
فراق روی تو مشکل شدهست بر دل من
چو بار نیست مرا بر در تو صد بار است
ز باغ وصل تو یک گل نچیدهام هرگز
نصیب من به گلستان تو چرا خارست
رسید بوی بهار و دمید سبزهٔ جوی
بیا که موسم عیش و رواج گلزارست
به عمر نیست بسی اعتماد تا دانی
مباش غرّه بدان کهم زرست و دینارست
هر آنکه کرد به خونابه مال جمع چه کرد
به غیر از آنکه به هر دو جهان گرفتارست
کسی که بار سفر بست خواهد از منزل
چه بهترست از آن کاو به ره سبکبارست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم وصال تو را از جهان طلب کارست
چرا که در غم هجران به کام اغیارست
هوش مصنوعی: دل من خواهان دیدار توست و از همه چیز در دنیا کلافه شده است، چرا که در غم دوری تو، به خوشیهای دیگران بیعلاقهام.
دو دیدهٔ دل خود را به هم نیارم زد
که از فراق رخت تا به روز بیدارست
هوش مصنوعی: چشمان دل خود را به هم نمیبندم، زیرا تا زمانی که از دوری تو رنج میبرم، بیدار و هوشیار خواهم بود.
نباشدم دل خرّم چرا نمیدانم
مگر که خرّمی و عیش جمله با یارست
هوش مصنوعی: من نمیدانم چرا دل شادابم نیست، شاید که خوشی و لذت فقط در کنار یار است.
وصال یار که بودی همیشه پندارم
هزار بار به دلبر مرا ز پندارست
هوش مصنوعی: دیدار معشوق برای من همیشه مانند یک تصور و خیال است؛ گویی بارها و بارها تنها در دل خودم به آن فکر کردهام.
فراق روی تو مشکل شدهست بر دل من
چو بار نیست مرا بر در تو صد بار است
هوش مصنوعی: دوری از چهره تو برای دلم به شدت سخت است، زیرا در مقابل من، تحمل دوری از تو بسیار سنگینتر از بار سنگینی است که نمیتوانم در درگاه تو تحمل کنم.
ز باغ وصل تو یک گل نچیدهام هرگز
نصیب من به گلستان تو چرا خارست
هوش مصنوعی: من هرگز از باغ وصالت گلی نچیدم، پس چرا سهم من از گلستان تو فقط خار است؟
رسید بوی بهار و دمید سبزهٔ جوی
بیا که موسم عیش و رواج گلزارست
هوش مصنوعی: بوی بهار به مشام میرسد و سبزههای جوی در حال رویش هستند. بیایید که زمان شادی و شکوفایی باغها فرا رسیده است.
به عمر نیست بسی اعتماد تا دانی
مباش غرّه بدان کهم زرست و دینارست
هوش مصنوعی: به زندگیات اعتماد نکن، چرا که ممکن است طولانی نباشد. پس نباید به مال و داراییهای کم و زیادش فریفته شوی، چون ارزش واقعی در چیزهای بیشتری نهفته است.
هر آنکه کرد به خونابه مال جمع چه کرد
به غیر از آنکه به هر دو جهان گرفتارست
هوش مصنوعی: هر کسی که با دسیسه و ناراستی برای خود ثروت و مال اندوخته، در واقع چه کار دیگری کرده است جز این که در هر دو جهان، یعنی در این دنیا و آن دنیا، به مشکلات و گرفتاریها دچار شده است.
کسی که بار سفر بست خواهد از منزل
چه بهترست از آن کاو به ره سبکبارست
هوش مصنوعی: کسی که سفر میکند، بهتر است از جایی حرکت کند که بار کمتری به دوش داشته باشد. در واقع، راحتی و سبکبار بودن در مسیر سفر میتواند تجربه بهتری را برای او به ارمغان بیاورد.

جهان ملک خاتون