شمارهٔ ۱۶۶
شراب هجر تو بسیار خوردم
هنوز از مستیم در سر خمارست
به وصلم یک زمان بنواز یارا
که ما را با غم عشق تو کارست
مکن زین بیش بر من جور و خواری
که جان من ز هجران تو زارست
بجز نیکی نماند در جهان هیچ
تو نیکی کن که نیکی یادگارست
نظر بر حسن سیرت هست ما را
به صورتهای بی معنی چه کارست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شراب هجر تو بسیار خوردم
هنوز از مستیم در سر خمارست
هوش مصنوعی: من از دوری تو شرابهای زیادی نوشیدهام، اما هنوز از خیال تو مست هستم و حالا در حالتی شبیه خماری به سر میبرم.
به وصلم یک زمان بنواز یارا
که ما را با غم عشق تو کارست
هوش مصنوعی: لحظاتی را با من باش و نوازش کن، زیرا ما در عشق تو غم دارم و به آن وابستهایم.
مکن زین بیش بر من جور و خواری
که جان من ز هجران تو زارست
هوش مصنوعی: دیگر بر من بیمهری و تحقیر نکن که جانم به خاطر دوری تو به شدت رنج میکشد.
بجز نیکی نماند در جهان هیچ
تو نیکی کن که نیکی یادگارست
هوش مصنوعی: در این دنیا جز خوبیها چیزی باقی نمیماند. پس باید کارهای نیک انجام دهی، زیرا نیکی یادگاری از خود به جای میگذارد.
نظر بر حسن سیرت هست ما را
به صورتهای بی معنی چه کارست
هوش مصنوعی: ما به خوبیهای باطنی و اخلاقی توجه داریم و به ظاهر و شکلهای بیمحتوا اهمیتی نمیدهیم.

جهان ملک خاتون