گنجور

شمارهٔ ۱۵۹

مرغ جانم به سر کوی بتی در بندست
به نسیمی ز سر کوی وفا خرسندست
به کمانی که بود راست چو ابروی کجش
تیر مژگانش تو گویی ز هواش افکندست
درد دل هست بسی زان لب و رخ بر دل من
لاجرم چاره ی درد دل ما گل قندست
مرغ عشق رخ دلدار به منقار قضا
گوییا مهر رخش در دل ما آکندست
صبر گویند ضرورت بکن از صحبت یار
کس چه داند شب ایام فراقش چندست
عقل گفتا برو ای دل به جهان سیری کن
گفت نتوان که به زلفش دو جهان پابندست
این همه جور و جفا بر من مسکین ز چه روست
چو تو دانی که جهان از دل و جانت بندست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرغ جانم به سر کوی بتی در بندست
به نسیمی ز سر کوی وفا خرسندست
هوش مصنوعی: پرندهٔ جانم در کنار کوی معشوقی گرفتار شده است و با نسیمی از سر کوی وفا، شاداب و خوشحال است.
به کمانی که بود راست چو ابروی کجش
تیر مژگانش تو گویی ز هواش افکندست
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و پرجلوه‌ای دارد که مانند تیرهایی با ظرافت و دقت به سمت هدف خود می‌زنند. این چشمانش به قدری جذاب و فریبنده‌اند که انسان احساس می‌کند در حال پرواز و رها شدن در هوای دل‌انگیز آن‌هاست.
درد دل هست بسی زان لب و رخ بر دل من
لاجرم چاره ی درد دل ما گل قندست
هوش مصنوعی: درد و مشکلات زیادی از زیبایی و جذابیت آن چهره و لب‌ها به دل من رسیده است، بنابراین تنها راه تسکین این درد و رنج ما، شیرینی و خوشی‌ای است که همچون گل قند می‌باشد.
مرغ عشق رخ دلدار به منقار قضا
گوییا مهر رخش در دل ما آکندست
هوش مصنوعی: پرنده عشق، به مانند یک پیام‌رسان، می‌گوید که چهره محبوب در دل ما جا گرفته و عشق او در وجود ما رسوخ کرده است.
صبر گویند ضرورت بکن از صحبت یار
کس چه داند شب ایام فراقش چندست
هوش مصنوعی: صبر لازمی است که باید به خاطر دوری از یار، از صحبت او بگذری؛ زیرا کسی نمی‌داند شب‌ها و روزهای فراق چقدر طول خواهد کشید.
عقل گفتا برو ای دل به جهان سیری کن
گفت نتوان که به زلفش دو جهان پابندست
هوش مصنوعی: عقل به دل گفت که به دنیا برو و گردش کن، اما دل پاسخ داد که نمی‌توانم چون پایبند زلف او هستم و به دو جهان وابسته‌ام.
این همه جور و جفا بر من مسکین ز چه روست
چو تو دانی که جهان از دل و جانت بندست
هوش مصنوعی: این‌همه بی‌مهری و سختی که بر من می‌رود، چراست؟ وقتی تو می‌دانی که همه چیز در این دنیا به دل و روح تو وابسته است.