شمارهٔ ۱۳۷
بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست
درخت قامتت گویی میان دیده ما رست
نو زین حالت خبر داری که یار مهربان من
نداند بنده پروردن ولی در دلربایی چست
ز تاب روز هجرانت ببین کاین مردم دیده
به جان آمد ز غمخواری به خون دیده رخ را شست
درخت قامت سروش کشیده سر به رعنایی
ولی خاک تن مسکین به قدش مهربانی جست
مسلمانان به جان آمد دل من از جفای یار
که ننمود او وفا با ما و جور و دلبربایی جست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست
درخت قامتت گویی میان دیده ما رست
هوش مصنوعی: ای معشوقه، بیا تا با محبت به چهره تو نگاه کنم. قامت زیبا و تنومند تو انگار در دل ما ریشه دوانده و در ذهن ما جوانه زده است.
نو زین حالت خبر داری که یار مهربان من
نداند بنده پروردن ولی در دلربایی چست
هوش مصنوعی: از این حال و روز باخبر هستی که محبوب من حتی نمیداند چطور باید بندهاش را پرورش دهد، اما در جلب محبت و توجه بسیار ماهر است.
ز تاب روز هجرانت ببین کاین مردم دیده
به جان آمد ز غمخواری به خون دیده رخ را شست
هوش مصنوعی: از شدت غم و اندوهی که از دوری تو همهجا احساس میشود، ببین که این مردم چقدر زجر کشیدهاند. آنها با دل حزین و اشکهای خود، چهرهشان را شستشو میدهند.
درخت قامت سروش کشیده سر به رعنایی
ولی خاک تن مسکین به قدش مهربانی جست
هوش مصنوعی: درخت سروش با قد بلند و زیبایی خود سر به آسمان کشیده، اما زمین زیر پایش به خاطر قامت او به او مهربانی میکند و از خویش نشانهای از نیکی نشان میدهد.
مسلمانان به جان آمد دل من از جفای یار
که ننمود او وفا با ما و جور و دلبربایی جست
هوش مصنوعی: دل من از ظلم و بیوفایی محبوب به شدت آزرده است و مسلمانان را به خاطر این درد و رنجی که میکشند میخوانم، زیرا او هیچ وفایی به ما نشان نداد و فقط در جستجوی عشق و زیبایی بود.