گنجور

شمارهٔ ۱۳۰۰

دلا تا کی چنین در زیر باری
سبکباری مجوی ار مرد کاری
به بند حرص تا کی بسته باشی
چرا سرگشته همچون روزگاری
مخور غم بیش ازین بر کار عالم
مبر زین بیش از کس بردباری
نگویی این همه خواری و بیداد
ز روبه کی کشد شیر شکاری
عزیز بس کسی بودم کنون دل
ز دستت می کشم بس جور و زاری
تو را من بنده ام ای سرو آزاد
اگرچه میل وصل ما نداری
بحمدالله نگارینا که دیگر
جهان خرّم شد از باد بهاری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا تا کی چنین در زیر باری
سبکباری مجوی ار مرد کاری
هوش مصنوعی: ای دل، تا کی باید زیر بار مشکلات و دشواری‌ها زندگی کنی و به دنبال آسایش بیهوده باشی؟ اگر مردی، باید در کارها تلاش کنی و به جستجوی راه‌حل‌ها برآیی.
به بند حرص تا کی بسته باشی
چرا سرگشته همچون روزگاری
هوش مصنوعی: چرا مدام در دام طمع و حرص گرفتار هستی؟ چرا مانند پارهای از روزگار که سرگردان و بی‌هدف‌اند، سرگردان می‌گردی؟
مخور غم بیش ازین بر کار عالم
مبر زین بیش از کس بردباری
هوش مصنوعی: نگران نباش و غم به دل راه نده. حتماً کارهای دنیا را به انجام برسان و بیشتر از این از کسی صبورتر نباش.
نگویی این همه خواری و بیداد
ز روبه کی کشد شیر شکاری
هوش مصنوعی: نگویید که این همه مشکلات و ستم‌ها از چه کسی ناشی می‌شود، زیرا شیر شکارچی از روباه نمی‌آید.
عزیز بس کسی بودم کنون دل
ز دستت می کشم بس جور و زاری
هوش مصنوعی: عزیز، من به اندازه‌ای دوستت داشتم که اکنون از تو دل می‌کنم، چرا که دیگر از درد و گله‌های ناشی از این عشق خسته شده‌ام.
تو را من بنده ام ای سرو آزاد
اگرچه میل وصل ما نداری
هوش مصنوعی: من به تو خدمتگزارم ای سرو زیبا، هرچند که تو تمایلی به نزدیکی به من نداری.
بحمدالله نگارینا که دیگر
جهان خرّم شد از باد بهاری
هوش مصنوعی: خوشبختانه، محبوب من، با آمدن بهار، جهان دوباره پر از شادی و سرزندگی شده است.