شمارهٔ ۱۲۹۵
چون چشم بد از روی خودم دور چه داری
روی از من دل سوخته مستور چه داری
خورشید جهانتاب بگو راست چو قدش
کز پرتو روی بت من نور چه داری
چون نیش جفا می زنیم دم به دم ای جان
مرهم تو ز ریش دل من دور چه داری
چشم تو که آموخت به مستی گه و بی گه
از نرگس شهلاش تو مخمور چه داری
رنجور فراقم گذری بر سر ما کن
آخر تو جواب من رنجور چه داری
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون چشم بد از روی خودم دور چه داری
روی از من دل سوخته مستور چه داری
هوش مصنوعی: وقتی نگاهم را از تو دور کردهام، پس چرا روی خودت را از من پنهان میکنی؟ دل سوختهام را چرا نمیبینی؟
خورشید جهانتاب بگو راست چو قدش
کز پرتو روی بت من نور چه داری
هوش مصنوعی: ای خورشید تابان، بگو راست بگو که قد تو چقدر است، چون از زیبایی چهره ی معشوق من، چه نوری از تو ساطع میشود؟
چون نیش جفا می زنیم دم به دم ای جان
مرهم تو ز ریش دل من دور چه داری
هوش مصنوعی: هر بار که به من صدمه میزنی، ای عزیز، مرهم تو از دل زخمدار من دور است.
چشم تو که آموخت به مستی گه و بی گه
از نرگس شهلاش تو مخمور چه داری
هوش مصنوعی: چشم تو به من یاد داده که همیشه در حال مستی باشم، گاهی با حال و گاهی بی حال. از نرگس زیبایت بگو، تو که غرق در خماری هستی، چه احساسی داری؟
رنجور فراقم گذری بر سر ما کن
آخر تو جواب من رنجور چه داری
هوش مصنوعی: ای کاش یکبار به من سر بزنی و از حال و روزم باخبر شوی؛ چون برای من که در غم جدایی رنج میکشم، هیچ خبری از تو ندارم.