گنجور

شمارهٔ ۱۲۸۴

به حکم آنکه مرا نیست در جهان یاری
ز خویشتن بترم نیست در نظر باری
مرا نه دل نه دلارام و نه رفیق و نه یار
غمم بسیست ولی نیست هیچ غمخواری
ز یار هست بسی بر دل ضعیفم بار
ولی نمی دهدم یار بر درش باری
به دوستی دل ما برد و قصد جانم کرد
خدای را که، که دیدست ازین ستمکاری
به خواریم همه عالم گواه حال شدند
که نیست در همه عالم چو تو جگرخواری
به طنز گفت که در کار عشق ما چونی
چه بهترست مرا در جهان از این کاری
که دید بلبل مستی چو من به باغ جهان
که دید چون رخ خوب تو حسن گلزاری
رسید ناله زارم به هرکه در عالم
به گوش تو نرسیده فغان بیداری
هزار بار بیازردم از غم هجران
چه باشد ار بنوازی به وصل یکباری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به حکم آنکه مرا نیست در جهان یاری
ز خویشتن بترم نیست در نظر باری
هوش مصنوعی: به خاطر آنکه در جهان کسی ندارم که به من کمک کند، از خودم نیز نمی‌توانم به خوبی مراقبت کنم.
مرا نه دل نه دلارام و نه رفیق و نه یار
غمم بسیست ولی نیست هیچ غمخواری
هوش مصنوعی: من نه دلی دارم که آرامم کند، نه دوستی یا یاری که به من دلگرمی بدهد. غم‌های زیادی در دل دارم، اما هیچ‌کس نیست که غمم را درک کند و همراهم باشد.
ز یار هست بسی بر دل ضعیفم بار
ولی نمی دهدم یار بر درش باری
هوش مصنوعی: من به دل ضعیفم از سوی یار، رنج و بار بسیاری احساس می‌کنم، اما هرگز به درگاه او از چیزی شکایت نمی‌کنم.
به دوستی دل ما برد و قصد جانم کرد
خدای را که، که دیدست ازین ستمکاری
هوش مصنوعی: دوست عزیزی دل ما را ربود و جانم را در خطر انداخت. وای بر خدا، چه کسی تا به حال چنین ظلمی را دیده است؟
به خواریم همه عالم گواه حال شدند
که نیست در همه عالم چو تو جگرخواری
هوش مصنوعی: همه‌ی جهان گواه بر حال ما هستند و می‌دانند که در هیچ‌کجای دنیا کسی چون تو دل‌سوز و دلسوخته وجود ندارد.
به طنز گفت که در کار عشق ما چونی
چه بهترست مرا در جهان از این کاری
هوش مصنوعی: او به شوخی گفت که در عشق ما اوضاع چگونه است، و اینکه بهتر این است که من در دنیا هیچ کار دیگری نداشته باشم.
که دید بلبل مستی چو من به باغ جهان
که دید چون رخ خوب تو حسن گلزاری
هوش مصنوعی: بلبل مست مانند من را در باغ دنیا چه کسی دید؟ همچون تو که چهره زیبایت مانند گل‌های باغ است.
رسید ناله زارم به هرکه در عالم
به گوش تو نرسیده فغان بیداری
هوش مصنوعی: ناله‌ی دردناک من به هر کسی که در این دنیا هست، رسیده، اما فریاد بیداری‌ام به گوش تو نرسیده است.
هزار بار بیازردم از غم هجران
چه باشد ار بنوازی به وصل یکباری
هوش مصنوعی: من بارها به خاطر دوری و غم جدایی و رنج کشیده‌ام، اما اگر یک‌بار با محبت و مهربانی با من رفتار کنی، همه آن رنج‌ها و سختی‌ها فراموش می‌شود.