گنجور

شمارهٔ ۱۲۸۳

گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دیدی
کی چنین شیفته در گرد جهان گردیدی
دل من گر قد چون سرو تو دیدی در باغ
درد از آن قامت و بالای تو در دم چیدی
راستی گر ننهادی به خطت سر چو قلم
آن همه سرزنش از خلق جهان نشنیدی
گرچه امّید شب وصل تو دادی دل ما
بی رخ همچو خور دوست کی آرامیدی
گر خیال تو ندادی ره ما در بستان
کی ز بستان وصالت دل ما گل چیدی
روی تو عید سعیدست و دو ابروت هلال
خود که دیدست هلال دو چنین در عیدی
گر بدیدی که ز هجران چه به ما می گذرد
بی شک و شایبه بر حال جهان بخشیدی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دیدی
کی چنین شیفته در گرد جهان گردیدی
هوش مصنوعی: اگر یک شب چهره‌ات مانند ماه را با دو چشمانم دیدی، آیا می‌دانی چطور بلافاصله در دنیا عاشق و شیفته‌ات شدم؟
دل من گر قد چون سرو تو دیدی در باغ
درد از آن قامت و بالای تو در دم چیدی
هوش مصنوعی: اگر دل من را مثل سرو زیبای تو در باغ ببینی، از درد و شوق آن قامت و قد بلند تو، در آن لحظه همه چیز را فراموش می‌کنم.
راستی گر ننهادی به خطت سر چو قلم
آن همه سرزنش از خلق جهان نشنیدی
هوش مصنوعی: اگر به خطت سرت را نگذاری، مانند قلم، دیگر از انسان‌های این دنیا سرزنش نمی‌کنی.
گرچه امّید شب وصل تو دادی دل ما
بی رخ همچو خور دوست کی آرامیدی
هوش مصنوعی: اگرچه به ما امید داده‌ای که شب وصال تو را تجربه کنیم، اما دل ما بدون دیدار تو، مثل خورشید دوست، هیچ آرامشی ندارد.
گر خیال تو ندادی ره ما در بستان
کی ز بستان وصالت دل ما گل چیدی
هوش مصنوعی: اگر تو در خیال خود راهی به سمت ما نمی‌دادی، پس کی می‌توانستی از باغ وصالت، دل ما را پر از گل کنی؟
روی تو عید سعیدست و دو ابروت هلال
خود که دیدست هلال دو چنین در عیدی
هوش مصنوعی: روی تو مانند عید سعید است و دو ابرویت همچون هلال ماه، که هلال نیز چنین زیبایی را در روز عید مشاهده کرده است.
گر بدیدی که ز هجران چه به ما می گذرد
بی شک و شایبه بر حال جهان بخشیدی
هوش مصنوعی: اگر می‌دیدی که چقدر از دوری و جدایی رنج می‌بریم، بی‌تردید به حال دنیا رحم می‌کردی و به آن لطف می‌نمودی.