گنجور

شمارهٔ ۱۲۶۸

ای مسلمانان خدا را همّتی
تا کند دلدار با من رحمتی
از وصالش هر زمان بنوازدم
کز فراق افتاده ام در زحمتی
در غم وصل تو بودم عقل گفت
کی گدایی یافت زین سان نعمتی
دیده نگشایم ز غیرت بر کسی
در فراقت تا نباشد تهمتی
چون خیالت بگذرد بر چشم من
می نهد بر دیده ی جان منّتی
گر دهد دست آنکه بوسم پای تو
در جهان زین به نباشد دولتی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مسلمانان خدا را همّتی
تا کند دلدار با من رحمتی
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، بیایید که با اراده‌ای قوی از خدا بخواهیم تا دوستدارم بر من لطف و رحمت کند.
از وصالش هر زمان بنوازدم
کز فراق افتاده ام در زحمتی
هوش مصنوعی: هر لحظه که به وصالش دست می‌یابم، احساس آرامش می‌کنم، اما از فراق او در دردی عمیق گرفتار آمده‌ام.
در غم وصل تو بودم عقل گفت
کی گدایی یافت زین سان نعمتی
هوش مصنوعی: در اندوه دیدارت بودم و عقل به من گفت: چه کسی می‌تواند به این شکل از چنین نعمتی بهره‌مند شود؟
دیده نگشایم ز غیرت بر کسی
در فراقت تا نباشد تهمتی
هوش مصنوعی: من به خاطر غیرتم، چشم‌هایم را از روی دیگران می‌بندم و به کسی نگاه نمی‌کنم، تا در نبودت به من اتهامی نزنند.
چون خیالت بگذرد بر چشم من
می نهد بر دیده ی جان منّتی
هوش مصنوعی: وقتی فکر تو بر من می‌گذرد، بر چشمانم لطف و کرامت زیادی می‌گذارد.
گر دهد دست آنکه بوسم پای تو
در جهان زین به نباشد دولتی
هوش مصنوعی: اگر کسی دست من را بدهد تا پای تو را ببوسم، در این جهان هیچ قدرت و ثروتی از این بیشتر نخواهد بود.