گنجور

شمارهٔ ۱۲۶۷

چه کردم تا زمن دل برگرفتی
به جایم دیگری دلبر گرفتی
چه دیدی از من ای دلدار آخر
که رفتی همدمی دیگر گرفتی
چرا ای نور چشم از خون دیده
رخ چون لاله ام در زر گرفتی
جفا کردی و آنگه بی وفایی
نگارینا دگر با سر گرفتی
دلت چون داد ای دلدار آخر
که جز من دیگری در بر گرفتی
نمی دانم چرا از هر دو رخسار
جهانی را تو در آذر گرفتی
گناهی جز وفاداری ندارم
چرا جانا دل از ما برگرفتی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه کردم تا زمن دل برگرفتی
به جایم دیگری دلبر گرفتی
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چه کار کرده‌ام که دل تو از من جدا شده و به جای من محبوب دیگری را انتخاب کرده‌ای.
چه دیدی از من ای دلدار آخر
که رفتی همدمی دیگر گرفتی
هوش مصنوعی: ای دلدار، چه چیز از من دیدی که رفتی و همدمی دیگر انتخاب کردی؟
چرا ای نور چشم از خون دیده
رخ چون لاله ام در زر گرفتی
هوش مصنوعی: چرا ای روشنی چشمم، همچون لاله، چهره‌ام را از خون اشک‌هایم در طلا پوشاندی؟
جفا کردی و آنگه بی وفایی
نگارینا دگر با سر گرفتی
هوش مصنوعی: تو به من ظلم کردی و بعد هم وفاداری را فراموش کردی، ای زیبا! حالا با سر بلندی به زندگی ادامه می‌دهی.
دلت چون داد ای دلدار آخر
که جز من دیگری در بر گرفتی
هوش مصنوعی: ای دلدار، وقتی دل تو به کسی دیگر گرایش پیدا کرده، چه سودی دارد که تو را به یاد من بیاندازد؟
نمی دانم چرا از هر دو رخسار
جهانی را تو در آذر گرفتی
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا تو زیبایی و جذابیت را از دو صورت خود به آتش کشیدی و جهانی دیگر ساخته‌ای.
گناهی جز وفاداری ندارم
چرا جانا دل از ما برگرفتی
هوش مصنوعی: من تنها به خاطر وفاداری‌ام گناهی ندارم، پس چرا ای محبوب، دل ما را از ما گرفته‌ای؟