شمارهٔ ۱۲۵۲
یکباره عهد یار فراموش کردهای
دست مراد با که در آغوش کردهای
گفتی حدیث خصم نگیری به گوش و من
دیدم به چشم خویش که در گوش کردهای
ای دل اگر ز دست برفتی غریب نیست
کز آتش فراق تو بس جوش کردهای
لب را ز یاد آنکه شب و روز و ماه و سال
یادت کند رواست که خاموش کردهای
حیف آیدم ز جان تو ای جان نازنین
کاین جرعههای درد چرا نوش کردهای
جان جهان که در دو جهان از برای تست
یکباره زین معاینه مدهوش کردهای
امروز باز جور و جفایش نتیجه بود
انواع وعدهها که شب دوش کردهای
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکباره عهد یار فراموش کردهای
دست مراد با که در آغوش کردهای
هوش مصنوعی: ناگهان یاد دوست را فراموش کردهای، و نمیدانی که در آغوش چه کسی به آرزویت رسیدهای.
گفتی حدیث خصم نگیری به گوش و من
دیدم به چشم خویش که در گوش کردهای
هوش مصنوعی: گفتی که درباره دشمنیها چیزی به گوشم نرسانم، اما من با چشمان خود دیدم که تو خود به آنها گوش میدهی.
ای دل اگر ز دست برفتی غریب نیست
کز آتش فراق تو بس جوش کردهای
هوش مصنوعی: ای دل، اگر از دست برود، عجیب نیست که به خاطر آتش فاصلهات، خیلی ناراحت شدهای.
لب را ز یاد آنکه شب و روز و ماه و سال
یادت کند رواست که خاموش کردهای
هوش مصنوعی: به خاطر آنکه همیشه به یاد توست، رواست که لبهات را از گفتن باز داری.
حیف آیدم ز جان تو ای جان نازنین
کاین جرعههای درد چرا نوش کردهای
هوش مصنوعی: دلم به حالت میسوزد ای جان گرامی که چرا این هم درد و رنج را تحمل کردهای.
جان جهان که در دو جهان از برای تست
یکباره زین معاینه مدهوش کردهای
هوش مصنوعی: جان جهان که در دو جهان به خاطر وجود توست، با یک بار مشاهدهی تو شگفتزده و مسحور شده است.
امروز باز جور و جفایش نتیجه بود
انواع وعدهها که شب دوش کردهای
هوش مصنوعی: امروز بار دیگر عذاب و سختیاش نتیجه بخش بود، به خاطر وعدههایی که دیشب به من دادهای.