شمارهٔ ۱۲۵۱
بازم از سودای زلفت مست و شیدا کردهای
بازم اندر دیدهٔ بینا تو مأوا کردهای
از شراب لعلفامت وز دو چشم نیمهمست
بر سر بازار عشقم باز رسوا کردهای
از فروغ روی همچون ماه و خورشیدت دگر
دیدهٔ جان من بیچاره بینا کردهای
ای دل سرگشته بازت آتشی در جان فتاد
از دو زلف و روی او با خود چه سودا کردهای
خانهٔ خود را سیه کردی و ما سرگشتهایم
خانهای در شست زلفش باز پیدا کردهای
در سرابستان جان آخر چرا ای سرو ناز
روی در گلهای بستان پشت بر ما کردهای
ای سرشک دیدهٔ غمدیدهٔ ما از چه روی
راز ما را در جهان یکباره افشا کردهای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بازم از سودای زلفت مست و شیدا کردهای
بازم اندر دیدهٔ بینا تو مأوا کردهای
هوش مصنوعی: دوباره به خاطر عشق و زیبایی موهایت مبهوت و دیوانه شدهای و بار دیگر در چشمان آگاهت، پناه گرفتهای.
از شراب لعلفامت وز دو چشم نیمهمست
بر سر بازار عشقم باز رسوا کردهای
هوش مصنوعی: از شراب قرمز رنگ لبانت و چشمان نیمه مستت، در میان بازار عشق مرا رسوا کردهای.
از فروغ روی همچون ماه و خورشیدت دگر
دیدهٔ جان من بیچاره بینا کردهای
هوش مصنوعی: چهرهٔ درخشان تو مانند ماه و خورشید، چشمان من را که قبلاً نابینا بود، بینا کرده است.
ای دل سرگشته بازت آتشی در جان فتاد
از دو زلف و روی او با خود چه سودا کردهای
هوش مصنوعی: ای دل نگران، دوباره آتش عشق او در وجودت شعلهور شده است. با دیدن زلف و چهرهاش، چه آرزویی در دل داری؟
خانهٔ خود را سیه کردی و ما سرگشتهایم
خانهای در شست زلفش باز پیدا کردهای
هوش مصنوعی: تو خانهات را تاریک و غمناک کردی و ما در جستجوی روشنایی هستیم، اما تو در پیچ و خم موهایش، خانهای روشن و آسوده یافتهای.
در سرابستان جان آخر چرا ای سرو ناز
روی در گلهای بستان پشت بر ما کردهای
هوش مصنوعی: چرا ای سرو زیبا، در این بیابان بی آب و علف، از ما روی برگرداندهای و در گلزارها پنهان شدهای؟
ای سرشک دیدهٔ غمدیدهٔ ما از چه روی
راز ما را در جهان یکباره افشا کردهای
هوش مصنوعی: ای اشک چشمان غمگین ما، چرا راز دل ما را به یکباره در دنیا فاش کردی؟