شمارهٔ ۱۲۴۱
ای خیال رخ تو در دیده
مه ز روی تو نور دزدیده
ای سهی سرو ما دمی بخرام
تا کنم مسکن تو در دیده
دلم از جان شدست بنده ی تو
آن رخ دلفریب تا دیده
تا به کی در فراق جان بدهد
آن دل مستمند غم دیده
گوش جانم ز لعل چون شکرت
سخنی دلپذیر نشنیده
یا که اندر همه جهان چون تو
دیده بخت من کسی دیده
رقعه ی دلپذیر بنده نواز
بر دو دیده نهاده پیچیده
سرو و طوبی و نارون باری
درد از آن قامت تو برچیده
دل مسکین من سراسیمه
در جهان از غم تو گردیده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خیال رخ تو در دیده
مه ز روی تو نور دزدیده
هوش مصنوعی: تصور چهره تو در چشمانم مانند ماه است، نوری که از روی تو میتابد به خوبی دیده میشود.
ای سهی سرو ما دمی بخرام
تا کنم مسکن تو در دیده
هوش مصنوعی: ای سرو خوش قد و با وقار، لحظهای به زیبایی خود بروی، تا من بتوانم تو را در چشمانم جا دهم و به تو نگاه کنم.
دلم از جان شدست بنده ی تو
آن رخ دلفریب تا دیده
هوش مصنوعی: دل من از جانم فراتر رفته و دلبستهی تو شده است، آن چهرهی زیبا که تا به حال دیدهام.
تا به کی در فراق جان بدهد
آن دل مستمند غم دیده
هوش مصنوعی: تا کی باید دل بیچاره و غمزده در دوری معشوق جان بدهد و رنج بکشد؟
گوش جانم ز لعل چون شکرت
سخنی دلپذیر نشنیده
هوش مصنوعی: گوش جانم از زیبایی لعل مانند شکر، کلام شیرینی نشنیده است.
یا که اندر همه جهان چون تو
دیده بخت من کسی دیده
هوش مصنوعی: بخت من، در تمام دنیا هیچکس را مانند تو ندیده است.
رقعه ی دلپذیر بنده نواز
بر دو دیده نهاده پیچیده
هوش مصنوعی: دلنوشته ی زیبا و دلپسند معشوق بر دو چشمانم نشسته و پیچیده شده است.
سرو و طوبی و نارون باری
درد از آن قامت تو برچیده
هوش مصنوعی: درختان زیبا و خوشقامتی چون سرو، طوبی و نارون، از زیبایی و قامت تو بینصیباند و به واسطهی خوشکامی تو، دیگر از درد و دشواریها رهایی یافتهاند.
دل مسکین من سراسیمه
در جهان از غم تو گردیده
هوش مصنوعی: دل نگران و بیقرار من به خاطر غم تو در این دنیا آشفته و پریشان شده است.